شماره ركورد :
1291242
عنوان مقاله :
ارزيابي ‌‌نسبت ميان دين و اخلاق از ديدگاه تامس نيگل
عنوان به زبان ديگر :
Thomas Nagel on Relation between Religion and Ethics: An Assessment
پديد آورندگان :
ستوده، محمدمهدي دانشگاه تهران، تهران، ايران , بيات، محمدرضا دانشگاه تهران، تهران، ايران
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
74
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
94
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
اخلاق هنجاري , تامس نيگل , نسبت دين و اخلاق , نظرگاه آفاقي و انفسي , مصلحت‌‌انديشي , ديگرگزيني و گرايش ديني
چكيده فارسي :
ديدگاه‌هاي گوناگوني دربارۀ نسبت دين و اخلاق ارائه شده است. يكي از انواع نسبت ميان آنها وابستگي روان‌شناختي آنها به هم‌ديگر است. تامس نيگل ـ فيلسوف تحليلي معاصرـ در نظريه اخلاق هنجاري خويش، با تفكيك زندگي مطلوب به زندگي خوش و اخلاقي، كوشيده است تا از عينيت ارزش‌هاي زندگي خوش و اخلاقي دفاع كند. او با تفكيك 1) نگاه آفاقي و انفسي به زندگي؛ 2)تفكيك اميال انگيخته و ناانگيخته؛ 3) ارائه ديدگاه‌هاي برون‌گرا و درون‌گرا دربارة منشأ انگيزه اخلاقي و 4) ارائه دو تقرير حداقلي و حداكثري از درون گرايي، با دفاع از درون‌گرايي حداقلي، راه را براي دفاع از مؤلفه‌هاي همگرايي انگيزشي و عينيت ارزش‌هاي ‌زندگي خوش و اخلاقي، يعني «مصلحت انديشي» در زندگي خوش و «ديگر‌گزيني» در زندگي اخلاقي گشوده است. از سوي ديگر، نيگل بر اين باور است كه به مدد باورهاي ديني مي‌توان همگرايي انگيزشي در زندگي خوش و اخلاقي را تقويت كرد و كمك آموزه‌هاي و باورهاي ديني به همگرايي انگيزشي و عينيت ارزش‌هاي زندگي خوش و اخلاقي را مي‌توان نوعي وابستگي روان‌شناختي غير انحصاري و غير الزامي ارزش‌هاي اخلاقي به باورهاي ديني شمردتفكيك زندگي ‌‌مطلوب به زندگي ‌‌خوش و اخلاقي ‌‌و دفاع روان‌شناختي از عينيت آنها و دفاع از نوع خاصي از وابستگي روان‌شناختي ارزش‌هاي اخلاقي به باورهاي ديني از نقاط برجستهٔ نظريهٔ اخلاق هنجاري ‌‌نيگل است، ولي تكيه او ‌‌بر تبيين روان‌شناختي، محدود كردن ارزش‌هاي اخلاقي به ارتباط انسان‌‌ها با يكديگر، عدم توجه به ارتباط انسان‌ها با خداوند و طبيعت و عدم توجه به تفاوت باورهاي ديني در اديان در تبيين چگونگي وابستگي آنها به هم‌ديگر از نكاتي است كه شايسته است در نظريهٔ نيگل بدانها توجه شود.
چكيده لاتين :
One view on this relation considers religion and ethics to be psychologically interdependent. Dividing desirable life into good and moral life, Thomas Nagel, a contemporary analytic philosopher, has made an effort to defend the objectivity of the values of good and moral life. Making distinctions between (1) objective and subjective perspectives on life, (2) motivated and unmotivated desires, (3) internalism and externalism about the source of moral motivation, (4) minimalist and maximalist accounts of internalism, he argued for a minimalist account of internalism, and laid the foundations for supporting the convergent constituents of motivation and the objectivity of the values of good and moral life, i. e. prudence in good life and altruism in moral life. On the other hand, Nagel holds that one can strengthen motivational convergence in good and moral life by virtue of religious beliefs, and one can take religious beliefs’ contribution to motivational convergence and the objectivity of the values of good and moral life as a kind of contingent psychological dependence of moral values on religious beliefs. The prominent points of Nagel’s theory are that it splits desirable life into good and moral life, it makes a psychological defense of their objectivity. There are, nevertheless, some matters that could have been deserved to be reconsidered by Nagel’s theory: (1) his reliance on psychological explanation, (2) his limiting moral values only to human relations, (3) his inattention to man’s relation to God and the nature, and finally (4) his inattention to the differences of religious beliefs in various religions about how to explain their interdependence.
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
اخلاق پژوهي
فايل PDF :
8697419
لينک به اين مدرک :
بازگشت