ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﺑﺎﻟﻨﺪﮔﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻋﺪاﻟﺖ در داﻧﺸﮕﺎه ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﺎن و اراﺋﻪ ﻣﺪل

Identifying the Factors Affecting Organizational Growth Based on Justice in Farhangian University to Provide a Model

هدف از پژوهش حاضر شناسايي عوامل موثر بر بالندگي سازماني مبتني بر عدالت در دانشگاه فرهنگيان و ارائه مدل بود. روش تحقيق به شيوه آميخته اكنشافي (كيفي-كمي) است. براي جمع آوري داده­ها از روش مصاحبة نيمه ساختار يافته استفاده شد. جامعه آماري اين پژوهش، شامل استادان برجسته و با سابقه (پرديس دانشگاه فرهنگيان استان مازندران) بودند كه به صورت هدفمند و بر اساس قانون اشباع به تعداد 20 نفر تعيين شدند. در بخش كمي جامعه آماري شامل شامل اعضاي هيات علمي، استادان مدعو و حق التدريس و كاركنان داراي تحصيلات تكميلي كه تعداد آنان در پرديس دانشگاه فرهنگيان استان مازندران 256 نفر بودند. حجم نمونه، براساس فرمول كوكران 153 نفر تعيين گرديد، كه به روش نمونه­گيري تصادفي خوشه ­اي انتخاب شدند. روش جمع ­آوري اطلاعات به ­روش ميداني و در بخش كيفي به وسيله مصاحبه نيمه ساختاريافته و در بخش كمي پرسشنامه (0/82=α) بود. تجزيه و تحليل داده­ها در بخش كيفي از تكنيك دلفي و در بخش كمي از روش مدل‌يابي معادلات ساختاري از نرم‌افزارهاي SPSS و LISREL استفاده شده‌ است. 173 مفهوم اوليه تعيين شد كه با دسته­ بندي اين مفاهيم 79 مقوله فرعي شكل گرفت. در مرحله كدگذاري محوري، متغير «عدالت» پنج بعد دارد: 1. عدالت رويه اي 2. عدالت مراوده اي 3. عدالت معوض 4. عدالت اطلاعاتي و 5. عدالت توزيعي. همچنين متغير «بالندگي سازماني»، 9 بعد مجزا دارد كه عبارتند از: 1. بازخورد از درون به بيرون ، 2. كم لايه بودن ساختار سازماني ، 3. اعتماد به ديگران ، 4. مشاركت با ديگران، 5. خود سازي، 6. تئوري انگيزش 7. سرويس­هاي مديريت اطلاعات MIS. 8. گشودگي و شفاف بودن نظام 9. پروردن و اختيار كردن شناسايي شد. يافته هاي اين پژوهش نشان داد كه: بين بالندگي سازماني و زير مولفه‌هاي آن، مبتني بر عدالت در دانشگاه فرهنگيان اثر مثبت و معناداري وجود دارد.

The purpose of this study was to identify the factors affecting justice-based organizational growth in Farhangian University and to provide a model. The research method is mixed-method. Semi-structured interviews were used to collect the data. The statistical population consisted of prominent and experienced professors (campus of Farhangian University of Mazandaran Province) 20 of whom were purposefully selected until saturation was reached. In the quantitative part, the statistical population included faculty members, visiting professors and tutors, and graduate staff, totaling to 256 on the campus of Farhangian University in Mazandaran Province. Out of the population 153 individuals were recruited based on the Cochran's formula and cluster random sampling. The instruments of data collection in the qualitative part was semi-structured interviews and in the quantitative part was a questionnaire (α = 0.82). Data analysis in the qualitative part utilized the Delphi technique and in the quantitative part employed structural equation modeling using SPSS and LISREL software. A total of 173 initial concept appeared that were categorized in 79 sub-categories. In the axial coding stage, the variable justice had five dimensions: procedural justice, communication justice, compensatory justice, information justice, and distributive justice. Also, the variable organizational growth had nine dimensions: feedback from within, lack of organizational structure, trust in others, partnership with others, self-constructions, motivation theory, MIS information management services, openness and transparency of the system, and cultivation and adoption. The results showed that there is a positive and significant association between organizational growth and its components, based on justice in Farhangian University