شماره ركورد :
1292053
عنوان مقاله :
تناسب مرتع براي چراي گوسفند، بز و حيات‌وحش (قوچ، ميش، بز و كل وحشي) در مرتع لارآبسر مازندران
عنوان به زبان ديگر :
Rangeland suitability for grazing sheep, goats and wildlife in rangeland of Lar Absar in Mazandaran
پديد آورندگان :
رحيمي دهچراغي، معصومه دانشگاه تهران - دانشكده منابع طبيعي كرج - گروه احيا مناطق خشك و كوهستاني , ارزاني، حسين دانشگاه تهران - دانشكده منابع طبيعي كرج - گروه احيا مناطق خشك و كوهستاني , آذرنيوند، حسين دانشگاه تهران - دانشكده منابع طبيعي كرج - گروه احيا مناطق خشك و كوهستاني , جعفري، محمد دانشگاه تهران - دانشكده منابع طبيعي كرج - گروه احيا مناطق خشك و كوهستاني , زارع چاهوكي، محمدعلي دانشگاه تهران - دانشكده منابع طبيعي كرج - گروه احيا مناطق خشك و كوهستاني
تعداد صفحه :
15
از صفحه :
93
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
107
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
پوشش گياهي , شيب , فرسايش خاك , منابع آب
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: تناسب مرتع براي چراي دام با امتيازدهي به معيارهاي پوشش گياهي، منابع آب و فرسايش خاك مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد. در اين پژوهش تناسب مرتع لار آبسر در استان مازندران براي چراي دام‌هاي اهلي و حيات‌وحش علفخوار چرا‌‌كننده از مرتع مورد بررسي قرار گرفت. محققين بسياري شايستگي مرتع براي چراي گاو، گوسفند، بز و شتر را موردبررسي قرار دادند؛ اما تحقيقات بسيار كمي در خصوص چراي دام براي حيات‌وحش (در كنار دام‌هاي اهلي) انجام شده است. هدف از اين پژوهش محاسبه تناسب واقعي مرتع براي چراي دام است تا مديريت با كارايي بالا و اثربخشي بيشتر روي مرتع متمركز گردد. كاري كه در تحقيقات ذكرشده انجام نشده است. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر در بخشي از زير‌حوزه آبخيز رودخانه هراز، استان مازندران، شهرستان آمل، بخش لاريجان، دهستان لاريجان سفلي، مرتع لار آبسر انجام شد. در تيرماه 1398 نمونه‌برداري در منطقه معرف تيپ‌هاي گياهي به روش تصادفي سيستماتيك با استقرار دو ترانسكت 100 متري و 10 پلات يك مترمربعي در هر تيپ گياهي انجام شد؛ توليد گونه‌هاي گياهي قابل چراي دام به روش قطع و توزين اندازه‌گيري شد. نوع و آمار حيات‌وحش از اداره محيط‌زيست مازندران دريافت شد. نوع گياهان مورداستفاده آن‌ها نيز با پرسش از چوپانان تعيين گرديد. تعيين خوشخوراكي گونه‌هاي گياهي براي حيات وحش با استفاده از منابع مختلف صورت گرفت. ضرايب توصيه شده براي كلاس خوشخوراكي I،> 0/50، براي كلاس II، 0/30 و براي كلاس III، 0/20 در نظر گرفته شد. ليست گونه‌هاي گياهي در هرتيپ نوشته شد و پس از اعمال ضرايب خوشخوراكي، درصد خوشخوراكي براي هر دام در هر تيپ به دست آمد.و مطابق با دستورالعمل فائو (1991) كه توسط ارزاني و همكاران اصلاح شده است، امتيازدهي و ارزيابي صورت گرفت. در دستورالعمل فوق‌الذكر معيارهاي پوشش گياهي، منابع آب و فرسايش خاك موردبررسي قرار گرفتند. نتايج: با توجه به بررسي ليست گونه‌هاي گياهي مرتع لار آبسر تعداد 76 گونه گياهي از 24 خانواده شناسايي شد؛ كه از اين تعداد خانواده Poaceae و Asteraceae به ترتيب با 13 و 12 گونه گياهي بيشترين فراواني را به خود اختصاص داده‌اند. نتايج نشان مي‌دهد خانواده گياهان گندميان و كاسنيان در ميان ساير گياهان غالبيت دارند. اين گياهان براي دام حايز اهميت هستند (35)؛ و بخش زيادي از خوراك دام را تامين مي‌نمايند (10). نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد پس ‌از خانواده گندميان و كاسني، خانواده‌هاي نعنائيان و بقولات در مرتع فراوان‌اند. نتايج نشان داد تناسب تيپ‌هاي گياهي مختلف براي چراي دام متفاوت است و عامل كاهش‌دهنده تناسب چرا (دام اهلي و حيات‌وحش) شيب است. تيپ گياهي 7 براي چراي انواع دام‌ها خوب است و تيپ‌ گياهي 2 (Fe.ov-On.co) براي چراي گوسفند و براي ساير انواع دام متوسط است. نتيجه‌گيري: با توجه به نتايج حاصل از اين تحقيق، به نظر مي‌رسد مرتع لار آبسر تناسب لازم را براي چراي دام‌هاي اهلي و حيات ‌وحش دارد. حيات وحش چرا كننده از مرتع تنها به بز و كل وحشي و قوچ و ميش وحشي محدود نمي‌شود؛ بلكه حيوانات ديگري نظير گوزن، آهو و غيره نيز ممكن است در مراتع چرا كنند.. نزديك بودن نتايج تناسب مرتع براي چراي دام‌هاي اهلي و حيات وحش نشان از اين دارد كه گونه هاي گياهي مورد علاقه هر دو دسته تقريباً مشابه‌اند و عاملي كه سبب بروز تفاوت مي‌شود شيب است كه يك عامل توپوگرافي و محيطي است. لذا مي‌توان چنين نتيجه‌گيري كرد كه چراي دام هاي اهلي و حيات وحش با هم امكان پذير است و مديريت مي‌تواند با طبقه‌بندي شيب مرتع يك برنامه‌ريزي صحيح با راندمان بالا را ارائه دهد.
چكيده لاتين :
Background and objectives: Rangeland suitability for livestock grazing is assessed by scoring criteria for vegetation, water resources and soil erosion. In this study, the suitability of Lar Absar rangeland in Mazandaran province for grazing domestic animals and herbivorous wildlife grazing was investigated. Many researchers have examined pasture suitability for grazing cattle, sheep, goats, and camels; But very little research has been done on grazing for wildlife (along with livestock). The purpose of this study is to calculate the actual rangeland suitability for livestock grazing so that high efficiency and more effective management can focus on the rangeland. Such an investigation has not been done for that area. Methodology: The present study was conducted in a part of Haraz River basin, Mazandaran province, Amol city, Larijan section, Lower Larijan village, Lar Absar rangeland. In July 1398, sampling was carried out in the area representing plant types in a systematic random method with the establishment of two 100-meter transects and 10 plots of one square meter in each plant type; Production of grazable plant species was measured by cutting and weighing. Type and statistics of wildlife were received from Mazandaran Environment Department. The type of plants used by each animal was also determined by asking the shepherds. Plant species palatability was determined for wildlife using different sources. The recommended coefficients for usage of plants class I were> 0.50, for class II was 0.30 and for class III was 0.20. The list of plant species was written in each plant’s type and the coefficient were used to determine the percentage of palatability for each animal in each plant type. In the above-mentioned guidelines, vegetation criteria, water resources and soil erosion were examined. Results: According to the list of plant species in Lar Absar rangeland, 76 plant species from 24 families were identified; Of these, Poaceae and Asteraceae families with 13 and 12 plant species, respectively, have the highest abundance. The results show that wheatgrass and chicory families are predominant among other plants. These plants are important for livestock (35); an‎d provide a large portion of livestock feed (10). The results of this study showed that after the wheat and chicory families, the mint and legume families are abundant in the rangeland. The results showed that the suitability of different plant types for livestock grazing is different and the factor that reduces grazing suitability (domestic livestock and wildlife) is the slope. Plant type 7 is good for grazing livestock and plant type 2 (Fe.ov-On.co) is good for grazing sheep and for other types of livestock. Conclusion: According to the results of this study, it seems that Lar Absar rangeland is suitable for grazing domestic animals and wildlife. Pasture grazing wildlife is not limited to wild goats and whole rams and wild ewes; Other animals, such as deer, deer, etc., may also graze in the pastures. The difference is the slope, which is a topographical and environmental factor. Therefore, it can be concluded that grazing of livestock and wildlife is possible together and management can provide a correct planning with high efficiency by classifying pasture slope.
سال انتشار :
1401
عنوان نشريه :
مرتع
فايل PDF :
8699306
لينک به اين مدرک :
بازگشت