بررسي سرعت روايت در كتاب «پايي كه جا ماند»

Studying the Speed of Narratives in the Book "The Leg which Had been Left Behind"

كتاب «پايي كه جا ماند» كه در زمرۀ ادبيّات دفاع مقدّس قرار مي‌گيرد به قلم سيّد ناصر حسيني‌پور نوشته شده‌است. حسيني‌پور در اين اثر، خاطرات اسارت خود را به‌صورت يادداشت‌هاي روزانه اراﺋه كرده‌است. اين جستار در‌پي آن است كه كتاب مذكور را براساس نظريّۀ ژنت بررسي كند و سرعت روايت را در اين اثر نشان ‌دهد. سؤال اصلي پژوهش آن است كه: كدام دسته از عوامل افزاينده يا كاهندۀ سرعت در «پايي كه جا ماند» كاربرد بيشتري دارد؟ نتايج تحقيق حاكي از آن است كه عوامل كاهندۀ سرعت همچون توصيف، نمايش، اپيزود، نقل قول و... از فراواني قابل‌ توجّهي در اثر مذكور برخوردارند. بر همين اساس، تقريباً در همة فصول كتاب، شتاب منفي حاكم است. امّا اين خصيصه نه تنها باعث ملالت خواننده نمي‌شود؛ بلكه نويسنده با اين شيوه، صحنه‌هاي پركشش و تأثيرگذاري را پيش چشم خواننده ترسيم كرده‌است.

The leg which had been left behind is a book which is in the category of the Holy Defense which was written by Nasser Hosseinipour. In this work, Hosseini pour presents his captive memories by daily diaries. The aim of this research is to study the above-mentioned book and the speed of the narratives based on Janet's theory .The main question of the research is : which group of increasing and decreasing of speed has much function in " The leg which had been left behind? "The results of the research show that the decreasing factors such as description, show, episode, reporting speech … Had of remarkable frequency in that book. Based on this idea one can say that in all the chapters, almost, a negative speed dominates. However, this characteristic not only doesn't make the reader bored but the writer , by this method, illustrates attractive and impressive scenes in the perspective of the reader.