تاثير تفكر استراتژيك بر توسعه منابع انساني با نقش ميانجي اثر بخشي آموزشي

هدف از انجام اين پژوهش، بررسي تاثير تفكر استراتژيك بر توسعه منابع انساني با نقش ميانجي اثربخشي آموزشي (مورد مطالعاتي افراگستر گلزار) است. برخورداري از بينش استراتژيك در رويارويي با مقوله مديريت و فراگيري آن‌كه چگونه مي‌توان ابزار تجزيه‌وتحليل استراتژيك را در تنظيم و بر اجراي استراتژي به كار گرفت، و امروزه هيچ سازماني بدون توجه به نيروي انساني و نقش سازنده آن در ارايه خدمات، قادر به ادامه حيات نيست. پژوهش حاضر ازنظر هدف كاربردي و به لحاظ ماهيت و ازنظر شيوه اجرا، توصيفي و از نوع تحقيقات كمي است. جامعه آماري اين پژوهش را جامعه آماري اين پژوهش شامل 30 نفر از كاركنان شركت افراگستر گلزار در استان تهران مي‌باشد. از ميان پرسشنامه‌هاي توزيع‌شده 19 پرسشنامه تكميل و جمع‌آوري گرديده است. به‌منظور پايايي پرسشنامه از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده‌شده است. نتايج نشان مي‌دهد مقدار آلفاي محاسبه‌شده براي كل پرسشنامه 0.952 است. ازآنجاكه مقادير به‌دست‌آمده بيشتر از 0/70 مي‌باشد مي‌توان گفت پايايي مورد تاييد قرار مي‌گيرد. براي تعيين روايي پرسشنامه ازنظر خبرگان و اساتيد استفاده‌شده است. بر اساس نتايج رگرسيون تفكر استراتژيك تاثير مثبتي بر كيفيت يادگيري و رضايت شغلي دارد. بر اساس نتيجه فرضيه پژوهش به مدير شركت مذكور توصيه مي‌گردد بيشتر از تفكر استراتژيك در اداره شركت بهره ببرد. تفكر استراتژيك موجب به وجود آمدن همسويي كارمندان و تعهد مشترك در سازمان مي‌شود. در اين پژوهش براي تجزيه‌وتحليل داده‌ها از روش‌هاي آماري رگرسيون خطي و آزمون كلموگروف اسميرينف به كمك نرم‌افزار علوم اجتماعي آماري استفاده ‌شده است.