تاثير چابك سازي فرآيندها در بهره وري سازماني واحدهاي صنعتي با در نظر گرفتن نقش ميانجي تفكر استراتژيك (مطالعه موردي صنايع كوچك و متوسط شركت شهرك هاي صنعتي استان تهران)

امروزه «چابكي» به عنوان پارادايم غالب كسب وكار در هزاره سوم و به مثابه بهترين گزينه جهت بقاي سازمان ها مورد توجه عموم سازمان هاي توليدي و خدماتي قرار گرفته است. به دنبال اين توجه، تلاش هايي در راستاي رسيدن به سطح مطلوب و متناسبي از چابكي در اين سازمان ها جريان يافته است. پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير چابك سازي فرآيندها در بهبود عملكرد واحدهاي صنعتي با در نظر گرفتن نقش ميانجي بهره وري سازماني و تفكر استراتژيك به انجام رسيده است. جامعه آماري تحقيق حاضر را 49 نفر از مديران و مديرهاي فني واحدهاي شهرك صنعتي تهران تشكيل مي دادند كه به صورت random انتخاب و لينك پرسشنامه براي آنها ارسال گرديد. ابزار جمع آوري داده در اين تحقيق، پرسشنامه اي مشتمل بر 60 پرسش بود كه از پرسشنامه هاي استاندارد هر متغير استفاده و در آن پاسخ ها بر اساس طيف 5 نقطه اي ليكرت تنظيم شده بودند. گفتني است كه آناليز داده در بخش آمار استنباطي حسب نتيجه آزمون توزيع نرمال بر اساس روش ضريب همبستگي پيرسون و روش رگرسيون خطي و رگرسيون چند متغيره و تحليل واريانس با استفاده از نرم افزار SPSS صورت پذيرفت. در پايان، نتايج تحقيق نشان داد كه چابك سازي فرآيندها و ابعاد آن و همچنين تفكر استراتژيك بر بهره وري سازماني با توجه به نقش متغير ميانجي بهره وري سازماني و تفكر استراتژيك اثر معناداري دارد.گفتني است كه اين پژوهش از لحاظ هدف استفاده از نوع تحقيقات كاربردي و از لحاظ گردآوري اطلاعات توصيفي- پيمايشي و از نوع مطالعات اسنادي و ميداني مي باشد.