تاثير پيش فرض ها بر فهم از نگاه گادامر و نقش آن در زندگي روزمره انسان

هرمنوتيك علمي است كه قدمتي به درازاي تاريخ بشريت دارد، چرا كه با فهم و تفسير و قضاوت در زندگي روزمره انسانها جاري است. پيش فرض ها كه همان دانسته ها و تجربه ها و زيست جهان انسانها از گذشته تا حال است يكي از اركان اصلي در هرمنوتيك گادامر مي باشد. به طور كلي عناصر و كليد واژگان هرمنوتيك فلسفي گادامركه همان فهمِ فهم است ؛ ماهيت شناسي و پديدار شناسي فهم به جاي معرفت شناسي ، روشمند نبودن فهم ، حادثه و رخداد بودن فهم ، تاريخمندي ، زمانمندي ، زبان ، توليدي بودن نه باز توليد، پيش فرض ها ، كاربردي بودن و اطلاق فهم ، افق و توافق ، نسبيت فهم(پلوراليسم معنايي)، بازي ، ديالوگ و گفتگو ، ديالكتيك ، عمل پيش افكني ، دَوري بودن فهم و ميزان گشودگي را شامل مي گردد. گادامر به پيروي از هايدگر فهم را حالت بنيادين دازاين(وجود انسان) مي داند. و به جاي دوگانه سوژه اٌبژه ، طرحواره سوژه سوژه را مطرح مي كند. چرا كه گادامر اعتقاد دارد مقوله هايي مثل فهم و انسان و تاريخ و به طور كلي علوم انساني را نمي شود با روش دكارتي سوژهاٌبژه در علوم طبيعي مقايسه كرد وكشف نمود بلكه ، چون جنس علوم انساني متفاوت از علوم طبيعي است يعني سيال بودن و غير چارچوب مند بودن بنابراين روش معمول به كار گرفته شده در علوم طبيعي را نمي توان در علوم انساني به كار برد، چون اساسا كارايي ندارد، بلكه ناروش ديالكتيك بايد براي واقعه فهم بكار رود.