شماره ركورد :
1293412
عنوان مقاله :
تحليل موانع نوآوري و تجاري سازي فناوري در شركت هاي دانش بنيان ايران
عنوان به زبان ديگر :
No Title
پديد آورندگان :
پاپي، فاطمه دانشگاه لرستان , رضايي آشياني، زهرا دانشگاه لرستان , زاهدي، اميراحسان دانشگاه يزد
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
35
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
54
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
نوآوري , تجاري سازي , دانش بنيان
چكيده فارسي :
شركت هاي دانش بنيان كسب و كارهاي دانش محوري هستند ك با هدف تبديل پايدار دانش به ثروت شكل گرفته و فعاليت هاي اقتصادي آنها مبتني و همراه با فعاليت هاي تحقيق و توسعه در زمينه فناوري هاي نو و پيشرفته است و از اين طريق منجر به توسعه اقتصاد دانش محور در كشور مي شوند. شواهد متعدد حاكي از آن است كه تعداد كثيري از تحقيقات توسعه فناوري در عمل با مشكل مواجه مي شوند و اين امر نشاندهنده پيچيدگي فرايند نوآوري و تجاري سازي است. بنابراين ضروري است تا ضمن شناسايي چالش هاي پيش روي اين شركت ها نسبت به ترسيم نقشه جامع و راهبردي جهت توسعه آن ها اقدام گردد. هدف اين پژوهش تحليل موانع نوآوري و تجاري سازي در شركت هاي دانش بنيان است. پژوهش حاضر از نظر هدف كاربردي، از نظر ماهيت داده ها كيفي، و از نظر نحوه گردآوري داده ها توصيفي محسوب مي شود. در اين پژوهش مهمترين موانع با مرور ادبيات و تأييد خبرگان تعيين گرديد، سپس با استفاده از روش مدل¬سازي ساختاري تفسيري (ISM)، سطح بندي و با استفاده از تحليل MICMAC طبقه بندي شد. براي گردآوري داده ها از ابزار پرسشنامه ساختاريافته استفاده شد كه پايايي آن با روش آلفاي كرونباخ و روايي آن با نظر متخصصان تأييد گرديد. جامعه¬ آماري اين تحقيق از مديران صنعت دانش بنيان كشور تشكيل كه از 15 نفر از مديران به عنوان نمونه استفاده شد. بر اساس تجزيه و تحليل يافته ها موانع نوآوري و تجاري سازي شامل عدم ايجاد ارزش در سطح 1، درك نكردن نيازهاي بازار و مشتريان، و سلب انگيزه از فن آفرينان در سطح 2، فقدان دانش تجاري سازي در سطح 3، ناكارآمدي مديريت پروژه، توانمندي هاي ناكافي نيروي انساني، و ريسك اقتصادي در سطح 4، مشكلات مربوط به حقوق مالكيت، و فقدان زيرساخت مناسب در سطح 5، فقدان امكانات مالي، و كمبود ارتباط محكم دانشگاه و صنعت در سطح 6، چالش هاي محيط تجاري، عدم انعطاف بروكراتيك، و بي ثباتي هاي اقتصادي در سطح 7، قرار گرفتند. همچنين چالش هاي محيط تجاري، عدم انعطاف بروكراتيك، فقدان امكانات مالي، و بي ثباتي هاي اقتصادي در خوشه محرك قرار گرفتند يعني متغيرهايي با كمترين قدرت وابستگي و بيشترين قدرت نفوذ و عدم ايجاد ارزش، درك نكردن نيازهاي بازار و مشتريان، ريسك اقتصادي، سلب انگيزه از فن آفرينان، و فقدان دانش تجاري سازي در خوشه وابسته قرار گرفتند يعني متغيرهايي با كمترين قدرت نفوذ و بيشترين قدرت وابستگي. در نهايت راهكارهايي براي رفع هر دسته از موانع پيشنهاد گرديد.
چكيده لاتين :
No Abstract
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
پژوهش هاي معاصر در علوم مديريت و حسابداري
فايل PDF :
8702540
لينک به اين مدرک :
بازگشت