عنوان مقاله :
مباني روششناختي روانشناسي اسلامي
پديد آورندگان :
احمدي، محمدرضا مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) - گروه روانشناسي، ايران
كليدواژه :
چارچوب نظري (پارادايم) , مباني روششناختي , روانشناسي اسلامي , روششناسي , روش
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر شناسايي و تبيين مباني روششناختي در روانشناسي اسلامي است. بدينمنظور، به منابع دست اول اسلامي، از جمله قرآن و روايات و نيز منابع فلسفي مراجعه شد و دادههاي مربوط به نحوه شناخت، روشهاي شناخت و ابزار شناخت جمعآوري گرديد. دادهها به شيوه «تحليل محتواي كيفي متون» بررسي و با مباحث روانشناختي مقايسه گرديد. يافتهها نشان داد: اولاً، سه چارچوب كلي يا پارادايم اثباتگرايانه، هرمنوتيك و انتقادي بر روششناسي موجود در روانشناسي حاكم است. ثانياً، روش تجربي در روانشناسي معاصر براي كشف واقعيتهاي رواني، سيطره دارد. روش تجربي و بهطور خاص روش آزمايشگاهي ـ هر دو ـ از انديشههاي بنيادين ماديگرايي نسبت به انسان و منحصرسازي شناخت به مجاري حسي برخاستهاند. اما از منابع اسلامي به دست ميآيد: 1) روش بررسي همواره تابع ماهيت موضوع است و امري دلبخواهي نيست. 2) روشهاي كشف واقع متنوعاند و روش تجربي تنها نسبت به يك دسته از واقعيتها بسندگي دارد. 3) روش تجربي قابل اعتماد است و اطمينان عرفي در پي دارد و گاهي يقينآور است. 4) روش نقلي براي شناخت واقعيتهاي فراحسي و فراعقلي كاربرد دارد و راهي براي كشف واقع است. 5) راه شناخت واقعيتهاي غيرمادي، مانند ماهيت پيكره انسان عمدتاً استدلال عقلي است. 6) ابزار نهايي شناخت كه بر همه روشها سيطره دارد، عقل است. 7) ارزشمداري بر انتخاب روشها و فنون حاكم است. 8) چارچوب يا پارادايم حاكم بر روششناسي اسلامي «واقعگرايي عقلاني» است.
عنوان نشريه :
روان شناسي و دين