عنوان مقاله :
بازيابي كارناواليته در نمايشگري عروسكهاي زنده
عنوان به زبان ديگر :
carnivalesque retrieval in living doll self-display
پديد آورندگان :
مسعودي، شيوا دانشگاه تهران - دانشكدة هنرهاي نمايشي پرديس هنرهاي زيبا، تهران، ايران , سعادت، نفيسه دانشگاه تهران - دانشكدة هنرهاي نمايشي پرديس هنرهاي زيبا، تهران، ايران
كليدواژه :
عروسكهاي زنده , كارناوال , باختين , نمايشگري , فضاي مجازي
چكيده فارسي :
عروسكهاي زنده اصطلاحي براي دختران جواني است كه با عملهاي جراحي و آرايشهاي سنگين خود را به شكل عروسكهاي بازي همچون باربي در ميآورند و با گذاشتن عكس يا فيلم از ژستهاي حركتي و رفتارهاي خود در شبكه-هاي اجتماعي نمايشگري ميكنند. در اين نوشتار با بازخواني كارناوال و كارناواليته از منظر باختين، مرگ، نقاب، ديوانگي (نمود يافته در سه تيپ ابله، دلقك و ولگرد) و بازي به عنوان چهار مضمون اصلي آن معرفي و شناسايي ميشوند. پيشينهي تحقيق نشان ميدهد، تجسم اين مضامين در آثار ادبي يا پديدههاي اجتماعي و سياسي ميتواند موجب تكوين امر كارناواليته شود. در جستجوي عناصر كارناواليته در عروسكهاي زنده به فصاي مجازي به عنوان ميدان كارناوال ميرسيم. نمايشگري در فضاي مجازي دو بخش دارد، يكي بازنمايي خود است كه از نگاه گافمن وجه اجرايي دارد و دومي مكان اجراي آن در فضاي مجازي و به طور مشخص شبكههاي اجتماعي است؛ جايي كه امكان ساخت هويتهاي متفاوت، ساختگي و ايدهآل مورد نظر هر فرد را به او ميدهد. عروسك زنده كه پيشينهاي در منابع ادبي و نيز در تمايل دختران به شبيهانگاري با عروسكهاي بازي يا شخصيتهاي فيلمهاي انيميشن دارد، انتخاب يك هويت غريب عروسكگون در فضاي مجازي است. عروسكهاي زنده با بيجانانگاري و مرگگونگي، نقاب چهره و بدن، ابلهنمايي، سركشي، فريبكاري و پرسهزني و بازي در نقش عروسكبازي، چهار مضمون كارناواليته را تجسم ميبخشند و به اين ترتيب نمايشگري خود در فضاي مجازي را به كارناوالي از منظر باختين تبديل ميكنند.
عنوان نشريه :
زن در فرهنگ و هنر