عنوان مقاله :
پيرهزن گرگ باشد؛ معرفي ضربالمثلي فراموش شده در هفتپيكر و بررسي ابعاد اسطورهشناختي و فولكلوريك آن
پديد آورندگان :
كريمي قرهبابا، سعيد دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات فارسي، ايران
كليدواژه :
اساطير , پيرزن , فولكلور , ضربالمثل , گرگ , نظامي
چكيده فارسي :
ضربالمثلها از غناي فرهنگي ملتها حكايت دارند. بسياري از اين مَثَلها در غبار زمان از ياد رفتهاند و ما از خودِ آن مثل و نيز از ريشهها و زمينههاي تكوين آن آگاه نيستيم. اين جُستار به معرفي ضربالمثلي فراموش شده در بيتي از هفتپيكر ميپردازد. «پيرهزن گرگ باشد»، عبارتي است كه به گمان ما در عصر نظامي به عنوان يك ضربالمثل كاربرد داشتهاست. احتمالاً اين ضربالمثل از زبان تركي، كردي و يا از زبان آذري وارد ادبيات فارسي شدهاست. تحقيق كتابخانهاي حاضر كه به شيوه كيفي و توصيفي انجام شده قصد دارد تا ابعاد اسطورهشناختي و فولكلوريك اين مَثَل را بررسي نمايد. تشبيه پيرزن به گرگ در ادبيات فارسي سابقه دارد. پيرزن و گرگ هر دو در فرهنگ، باورها و اعتقادات عامه ملل و اقوامِ جهان نمادي از مرگ، شيطان و دنيا محسوب ميشوند و نيز هر دو با برف، جادوگري، ميل جنسي و ماه پيوستاري معنايي برقرار ميكنند. ما در اين مقاله به برخي از اين اشتراكات اشاره كرده و هالههاي معنايي مشترك ميان پيرزن و گرگ را توضيح دادهايم. گرگ در ادبيات نماد حيلهگري و مكاري است. به نظر ميرسد انگيزه اصلي در همانند دانستن پيرزنان با گرگ بسيارداني، كاركشتگي و حيلهگري آنان باشد. پيرزنان از آنجا كه آگاه به مسائل و رموز زندگي زناشويياند، توانستهاند در هيئت و حرفه محتالگي و دلالي محبت نقش مهمي در مناسبات اجتماعي دوران گذشته ايفا كنند و با هر ترفندي كه ممكن بوده، مردان و زنانِ كامجو را به وصال يكديگر برسانند.
عنوان نشريه :
تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي (دهخدا)