عنوان مقاله :
بررسي، تحليل و مقايسۀ سياستهاي شاه اسماعيل دوم (984-943ق) و شاه محمد خدابنده (996-985ق) در برابر مخالفان اعتقادي و مذهبي
عنوان به زبان ديگر :
No Title
پديد آورندگان :
قائمي، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد يادگار امام - گروه الهيات و معارف اسلامي، شهرري، ايران , اداك، صابر دانشگاه آزاد اسلامي واحد يادگار امام - گروه الهيات و معارف اسلامي، شهرري، ايران , حيدر نيا، محسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد يادگار امام - گروه الهيات و معارف اسلامي، شهرري، ايران
كليدواژه :
صفويه , مخالفان فكري و مذهبي , شاه اسماعيل دوم , شاه محمد خدابنده , دين و مذهب
چكيده فارسي :
در سرتاسر حكومت صفويان، مذهب و نيروهاي وابسته به آن نقش عمدهاي ايفا ميكردند. در واقع، حكومتي كه شاه اسماعيل اول در 907 ق تأسيس كرد، حكومتي مذهبي بر پايۀ شاخصهاي ديني موجود در جامعه بود. حاكمان صفويه توانستند با اتكاء بر نهاد دين، روند شكلگيري قدرت را تسريع بخشند. تأثير و تأثر حاكمان و روحانيون از هم، ساخت بناهاي مذهبي، برگزاري آيينهاي مذهبي و حمايت يا سركوب پيروان فرقههاي مذهبي ديگر، از طرفي باعث استحكام دولت صفويه گرديد و از طرفي، زمينههاي فروپاشي و سقوط آن را فراهم آورد. در اين تحقيق با تكيه بر روش توصيفي- تحليلي و منابع كتابخانهاي، سياستهاي شاه اسماعيل دوم و شاه محمد خدابنده در برابر مخالفان مذهبي و فكري در اين دوران بررسي شده است. مؤلفههاي سياسي- مذهبي دوران شاه اسماعيل دوم بدين قرار است: قلع و قمع صوفيان مداخلهگر در سياست، گرايش مذهبي شاه به اهل سنت و كاهش فشار بر آنان، تلاش براي كاهش قدرت عالمان شيعه و برخورد مناسب و عاري از تعصبات ديني با كردها. در دوران شاه محمد خدابنده نيز مسائلي با ريشۀ اعتقادي روي داد كه شامل اين موارد است: سركوب قلندرهايي كه در قالب شاه اسماعيل دوم شورش كردند و سركوب گروهي از كردها كه با حمايت دولت عثماني عليه دولت صفويه شوريدند.
در سرتاسر حكومت صفويان، مذهب و نيروهاي وابسته به آن نقش عمدهاي ايفا ميكردند. در واقع، حكومتي كه شاه اسماعيل اول در 907 ق تأسيس كرد، حكومتي مذهبي بر پايۀ شاخصهاي ديني موجود در جامعه بود. حاكمان صفويه توانستند با اتكاء بر نهاد دين، روند شكلگيري قدرت را تسريع بخشند. تأثير و تأثر حاكمان و روحانيون از هم، ساخت بناهاي مذهبي، برگزاري آيينهاي مذهبي و حمايت يا سركوب پيروان فرقههاي مذهبي ديگر، از طرفي باعث استحكام دولت صفويه گرديد و از طرفي، زمينههاي فروپاشي و سقوط آن را فراهم آورد. در اين تحقيق با تكيه بر روش توصيفي- تحليلي و منابع كتابخانهاي، سياستهاي شاه اسماعيل دوم و شاه محمد خدابنده در برابر مخالفان مذهبي و فكري در اين دوران بررسي شده است. مؤلفههاي سياسي- مذهبي دوران شاه اسماعيل دوم بدين قرار است: قلع و قمع صوفيان مداخلهگر در سياست، گرايش مذهبي شاه به اهل سنت و كاهش فشار بر آنان، تلاش براي كاهش قدرت عالمان شيعه و برخورد مناسب و عاري از تعصبات ديني با كردها. در دوران شاه محمد خدابنده نيز مسائلي با ريشۀ اعتقادي روي داد كه شامل اين موارد است: سركوب قلندرهايي كه در قالب شاه اسماعيل دوم شورش كردند.
چكيده لاتين :
No Abstract
عنوان نشريه :
فقه و تاريخ تمدن