عنوان مقاله :
بررسي استعارۀ مفهومي زمان در شعر حافظ و جهان ملك خاتون
پديد آورندگان :
زاهدي ، اكرم دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي , صادقي تحصيلي ، طاهره دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي , صحرايي ، قاسم دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي , زهره وند ، سعيد دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
شعر , زمان , استعارۀ مفهومي
چكيده فارسي :
پيشينه و هدف: زمان از مفاهيم انتزاعي است و بحث از چيستي آن همواره مورد توجه فلاسفه و دانشمندان از دوران يونان باستان تا عصر حاضر بوده است. اما علماي علوم شناختي به چگونگي درك زمان و اينكه ذهن انسان زمان را چگونه درك ميكند پرداخته اند. آنها براساس تحقيقات گسترده به اين نتيجه رسيدند كه ذهن بوسيلۀ استعارۀ مفهومي، امور انتزاعي و مبهمي مانند زمان را درك ميكند. در پژوهش حاضر شعرهاي حافظ و جهانملك خاتون از ديدگاه استعارۀ مفهومي زمان مورد بررسي قرار گرفته و هدف از آن پي بردن به اين مطلب است كه اين دو شاعر از استعارۀ مفهومي زمان براي بيان و انتقال چه مفاهيمي استفاده كرده اند. روش مطالعه: روش انجام تحقيق در اين پژوهش بصورت توصيفي–تحليلي و استناد به شواهد درون متني است و دامنۀ آن تمام ابيات فارسي دو شاعر موردنظر را دربر ميگيرد. يافته ها: طبق بررسيهاي بعمل آمده در شعر هر دو شاعر، زمان از اهميت و جايگاه بالايي برخوردارست و در اين بين حافظ نگاهي ويژه اي به زمان و مفاهيم آن دارد. در ديوان حافظ و جهان ملك خاتون، سواي نشان دادن زمان رويدادها، به جنبۀ ارزشمندي زمان كه در قالب سرمايه اي ارزشمند يا شئيي نفيس و بيبديل مفهومسازيشده توجه نشان داده شده است. علاوه بر اين ازطريق استعارۀ مفهومي زمان، مفاهيمي چون تأسف بر ايام ازدست رفته، وقتشناسي، اميدواري، لحظات را با خوشي سپري كردن، عمر را با غم بهدر ندادن اشاره شده است. نتيجه گيري: بنظر ميرسد بخشي از ابيات مربوط به استعارۀ مفهومي زمان در ديوان هر دو شاعر بازتابدهندۀ ديدگاه فكري و جهانبيني آنان است كه نشئتگرفته از نظام مفهومي است كه بر ساختار فكريشان سايه افكنده است؛ در ديوان جهانملك خاتون اين بخش از ابيات عمدتاً در قالب تشخيص سروده شده و بازتاب وقايعي است كه براي او روي داده است. او زمان را همراهي ناپايدار، بيوفا، دزد، ستمكار و گردونه اي بيدادگر ميداند. استعارۀ مفهومي زمان در ديوان حافظ با توجه به شخصيت چندبعدي حافظ، اشراف او بر فرهنگ اسلامي و عرفاني، شور و شوق و خلاقيت شاعرانه، مشرب فكري و فلسفي، مبين اميد، اغتنام فرصت، حالات خوشي و سرمدي، وقت آرماني، و تفكرات خيامي است كه ازطريق استعاره، مفهومسازي شده است.
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي