رفتارهاي مديريت غذا و الگوهاي غذايي در دانشجويان مقيم خوابگاههاي دانشگاه شهيد باهنر كرمان

هدف: سلامت افراد جامعه، بيش از هر چيز به غذايي كه مصرف مي‌كنند، بستگي دارد. در اين بين، دانشجويان به عنوان نسل آينده‌ساز، بايد از سلامت جسماني برخوردار باشند؛ لذا مديريت و الگوي غذايي آنان از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. هدف تحقيق حاضر، بررسي جامعه‌شناختي مديريت غذا و الگوهاي غذايي در بين دانشجويان مقيم خوابگاه دانشگاه شهيد باهنر كرمان بود. روش: اين پژوهش با رويكردي كمّي، به صورت پيمايشي و با استفاده از روش تصادفي طبقه‌بندي شده در بين 200 نفر از دانشجويان دختر و پسر خوابگاهي دانشگاه شهيد باهنر كرمان انجام شد. يافته‌ها: براي آزمون فرضيات از آزمونهاي پيرسون، تي.تست و رگرسيون استفاده شد. يافته‌هاي تحقيق نشان داد كه 33 درصد دانشجويان رفتارهاي مديريت غذايي ناسالم و 34 درصد از آنان الگوهاي غذايي ناسالم داشتند. علاوه بر اين، دانشجويان آگاهي چنداني از روند مديريت غذايي، مانند سرد كردن مواد غذايي نداشتند. نتايج آزمون فرضيات نيز نشان دادكه بين الگوي غذايي و مديريت غذايي در دانشجويان رابطۀ مستقيم و مثبتي وجود داشت. همچنين بين جنسيت و مقطع تحصيلي با رفتارهاي مديريت غذايي رابطه وجود داشت. نتيجه‌گيري: زنان و كساني كه سطح تحصيلات بالاتري داشتند، از مهارتهاي مديريت غذايي بهتري برخوردار بودند.