اثربخشي برنامه فلسفه براي كودكان با غني سازي فناوري بر شاد زيستي و نشخوار فكري كودكان دختر بي سرپرست و بدسرپرست

the effectiveness of technology-enhanced program of philosophy for children on happiness and rumination thoughts of Orphaned and abused girl children

هدف پژوهش حاضر شناسايي تأثير اجراي برنامه «فلسفه براي كودكان» با غني‌سازي فناوري‌هاي ديجيتال بر شادزيستي و نشخوار فكري كودكان دختر بي‌سرپرست و بد سرپرست بود. روش پژوهش نيمه آزمايشي با طرح پيش‌آزمون- پس‍آزمون با گروه آزمايش و كنترل بود. جامعه آماري اين مطالعه را كودكان 12-9 ساله ساكن در مراكز بهزيستي شهرستان ازنا در بهار و تابستان 1399 تشكيل مي‌دادند كه نهايتاً از بين آنان 34 نفر به شيوه در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمايش و كنترل گمارده شدند. گروه آزمايش تحت 8 جلسه آموزش برنامه فلسفه براي كودكان با غني‌سازي فناوري‌هاي ديجيتال قرار گرفت و گروه كنترل اين آموزش را دريافت نكرد. براي جمع‌آوري و اندازه‌گيري داده‌هاي اين پژوهش از پرسشنامه شادزيستي آكسفورد (آرجيل و لو) و نشخوار فكري (نولن هوكسما و مورو) استفاده شد. جهت تجزيه‌وتحليل داده‌ها از آزمون تحليل كوواريانس استفاده شد. يافته‌هاي تحقيق نشان داد با فرض همراه كردن متغير پيش‌آزمون بين ميانگين نمرات شادزيستي و نشخوار فكري دو گروه در مرحله پس‌آزمون تفاوت معنادار وجود دارد (001/P<)؛ يعني با توجه به ارزيابي كودكان، دو گروه آزمايش و گواه در متغيرهاي شادزيستي و نشخوار فكري در مرحله پس‌آزمون، با يكديگر متفاوت مي‌باشند. نتايج تجزيه‌وتحليل داده‌ها بيانگر آن است كه برنامه فلسفه براي كودكان با غني‌سازي فناوري‌هاي ديجيتال بر افزايش شادزيستي و كاهش نشخوار فكري تأثير معنادار دارد (0/05P<). لذا مي‌توان از اين برنامه به‌عنوان يك روش مداخله‌اي مؤثر جهت افزايش شادزيستي و كاهش نشخوار فكري كودكان دختر بي‌سرپرست استفاده كرد.

Research purpose:The current study made an attempt to examine the effectiveness technology-enhanced program of philosophy for children on happiness and rumination thoughts of Orphaned and abused girl children. Methods: The design of this research was a quasi-experimental pre-test-post-test with an experimental and control group. They were selected by available means and randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group underwent 8 sessions of philosophy program training for children with enrichment of digital technologies and the control group did not receive this training. To collect and measure the data of this study,was used the rumination questionnaire (Nolen Hooksma and Moro) and the Oxford Happiness Questionnaire (Argyle and Lou) were used. To analyze the data, analysis of covariance .Findings: The results showed that there was a significant difference between the mean scores of rumination and happiness of the two groups in the post-test, assuming that the pre-test variable was included (P <0.001); That is, according to the evaluation of children, the two experimental and control groups were different in the variables of rumination and happiness in the post-test stage. Conclusion: It can be concluded that the employment of technology-enhanced program of philosophy for children can make a contribution to reducing rumination thoughts and improving happiness of orphaned and abused children.