غربالگري عوامل محيطي مؤثر بر حس مكان در مجموعه‌هاي مسكوني‌ شهر اهواز

Screening of environmental factors affecting the sense of place in residential complexes of Ahvaz

در دنياي امروز با توجه به بالا رفتن ميزان استفاده از تكنولوژي و كمّي شدن معيارها، نابساماني‌ها و حفره‌هاي معنايي در زندگي اجتماعي، مجموعه‌هاي مسكوني موجود در شهرهاي بزرگ فاقد روحيه و احساس مكاني مي‌باشند؛ بنابراين پژوهش حاضر با هدف شناسايي ميزان اهميت اثر هر يك از عوامل محيطي مؤثر بر حس مكان در مجموعه‌هاي مسكوني شهر اهواز با توجه به دو نوع رويكرد طراحي است. روش تحقيق از نوع توصيفي-تحليلي و از نوع غربالگري است كه بدين منظور با تحليل اسنادي و مطالعات كتابخانه‌ي از مقالات و كتب، عوامل محيطي مؤثر بر حاكم در حس مكان استخراج گرديد و سپس پرسشنامه‌اي براي بررسي سهم هر مؤلفه از نظر ساكنين و غربالگري در عوامل محيطي مؤثر بر حس مكان مجموعه‌ي مسكوني نيوسايد و جندي‌شاپور صورت پذيرفت و از تكنيك دلفي فازي و نرم‌افزار MATLAB استفاده شد. نتايج تحقيق نشان مي‌دهد كه در مبلمان شهري، نورپردازي با مقدار 0/77 و درجه‌ي عضويت H بيش‌ترين و سطل زباله‌ها با مقدار 0/21 و درجه‌ي عضويت VL كم‌ترين و قابليت حذف را دارد. در عناصر صلب فضاها، اِلمان‌ها با مقدار0/89 و درجه‌ي عضويت VH بيش‌ترين است. در فضاهاي طبيعي، آب‌نما با مقدار 0/85 و درجه‌ي عضويت VH مي‌باشد. در جداره‌ها، تابلوها با مقدار 0/87 و درجه‌ي عضويت VH و درها با مقدار 0/37 و درجه‌ي عضويت L كم‌ترين مي‌باشد. در منظر، چشم‌انداز طبيعي با مقدار 0/88 و درجه‌ي عضويت VH و خط آسمان با مقدار 0/21 و درجه‌ي عضويت VL كم‌ترين است. از مبلمان شهري، سطل زباله‌ها از دسته‌ي VL؛ از كف، شيب زمين در دسته‌ي L؛ از فضاي طبيعي، درخت در دسته‌ي L؛ از جداره‌ها از دسته‌ي درها از دسته‌ي L و سكوهاي بصري از دسته‌ي VL مي‌باشد. از منظر عمق، ديد و نقاط ضعف از دسته‌ي L و خط آسمان از دسته‌ي VL مي‌باشند و از كيفيت فضا، رنگ از دسته‌ي L مي‌باشد و قابليت حذف شدن را دارند

In today's world, due to the increasing use of technology and the decrease of criteria, disorders and semantic holes in social life, residential complexes in large cities lack the spirit and sense of place, this study aims to identify the importance of the effect of each factor. Environment is effective on the sense of place in residential complexes of Ahvaz according to two types of design approaches. The research method is descriptive-analytical and screening. For this purpose, by document analysis and library studies of articles and books, environmental factors affecting the sense of place were extracted and then a questionnaire to assess the share of each component in terms of residents and screening in Environmental factors affecting the sense of location of New Side and Jundishapur residential complex were performed and fuzzy Delphi technique and MATLAB software were used. The results show that in urban furniture, lighting with a value of 0.77 and a degree of H membership has the highest and trash with a value of 0.21 and a degree of VL membership has the lowest and can be removed. In rigid elements of spaces, the elements with the value of 0.89 and the degree of VH membership are the highest. In natural spaces, the waterfall has a value of 0.85 and a degree of VH membership. In the walls, the panels with the value of 0.87 and the degree of VH membership and the doors with the value of 0.37 and the degree of membership L are the lowest. In the landscape, the natural landscape is the lowest with a value of 0.88 and the degree of VH membership and the skyline is the lowest with a value of 0.21 and the degree of VL membership. From urban furniture, trash cans are from VL category, from the floor, slope of the ground is in L category, from natural space, tree is in L category, from walls are from doors category L, visual platforms are from VL category. In terms of depth of vision and weaknesses of the L category, the sky line is of the VL category and the quality of the color space is of the L category and can be removed.