راهبرد اقتصادي چين در رقابت هژمونيك با آمريكا در خاورميانه

از دوران مركانتاليسم به بعد تجارت بين‌المللي همواره عرصه رقابت ژئوپليتيك بوده و نظم بين‌المللي تك‌قطبي ايالات ‌متحده كه پس از پايان جنگ سرد ظهور يافت، اساساً معماري امنيتي ويژه‌اي در منطقه استراتژيك خاورميانه ايجاد نمود تا اين كشور بتواند وضعيت موجود را به نفع خود حفظ نموده و ساير قدرت‌ها ناگزير بين دو گزينه فعاليت در چارچوب و يا به چالش كشيدن آن، يكي را برگزينند. با توجه به اينكه رقابت ايالات ‌متحده و چين يكي از ويژگي‌هاي تعيين‌كننده نظم بين‌المللي قرن بيست و يكم مي‌باشد لذا اين موضوع در قالب مصون‌سازي استراتژيك تحت ساختار زنجيره ارزش جهاني مورد بررسي قرار گرفته است. پرسش اصلي اين  است كه راهبرد اقتصادي چين در رقابت با امريكا در خاورميانه چيست؟ فرضيه پژوهش به اين صورت است كه راهبرد اقتصادي چين در رقابت با آمريكا در خاورميانه، نفوذ هدفمند از طريق مؤثرترين بخش‌هاي زنجيره ارزش جهاني است. يافته‌هاي پژوهش بر اساس روش تبييني تحليلي آن است كه در نگاه خاورميانه‌اي، چين با توجه به تلاش ايالات ‌متحده براي تشكيل جبهه تجاري يكپارچه براي مقابله با   دولتي اين كشور و به ‌منظور كاهش ريسك امنيت انرژي خود، توجه به امنيت فناوري را با هدف قرار دادن رشد در سلسله‌مراتب زنجيره ارزش و كسب جايگاه در عالي‌ترين سطوح آن مدنظر قرار داده است.