عوامل سازماني اثرگذار بر رفتارهاي مطلوب كاركنان نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران

Organizational factors affecting the desirable behaviors of law enforcement personnel of the Islamic Republic of Iran

عوامل مؤثر بر تعيين رفتارهاي مطلوب پليس عبارت‌ است از عوامل سازماني، اجتماعي، خانوادگي و خصوصيات شخصي كه محققين در اين مقاله تلاش نموده­اند فقط عوامل سازماني مؤثر بر رفتار پليس را به پژوهش بگذارند. لذا در اين پژوهش هدف اصلي «تعيين عوامل سازماني مؤثر بر رفتار مطلوب كاركنان ناجا در سازمان خود و جامعه» بوده كه متناسب با آن، سؤال تحقيق اين‌گونه طرح گرديد كه «عوامل سازماني مؤثر بر رفتار مطلوب كاركنان در سازمان خود و جامعه كدام‌اند؟» تحقيق حاضر ازنظر هدف از نوع، كاربردي - توسعه‌اي است و با رويكرد آميخته و به روش توصيفي - تحليلي و همبستگي انجام‌شده است. جامعه آماري اين تحقيق 49 نفر از فرماندهان / مديراني كه با خصوصيات جامعه آماري تطابق داشتند انتخاب و در پايان براي تطبيق نظر جامعه آماري تحقيق با واقعيت‌هاي ميداني ناجا، نتيجه تحقيق بين 100 نفر از كاركنان ناجا از درجه سرهنگ دومي به بالا در استان­ها و قسمت­هاي مختلف ناجا در قالب همان پرسشنامه­اي كه بين جامعه آماري تحقيق توزيع گرديد. نتايج اين عمل نشان داد كه 80 درصد، نظر كاركنان ناجا با جامعه آماري همپوشاني دارد كه درصد بسيار بالايي بوده و اختلاف 20 درصدي ناشي از اختلاف تجربه، دانش مديريتي و تحصيلات بين كاركنان ناجا و جامعه آماري تحقيق برآورد مي­گردد. نتايج تحقيق حاكي از آن است كه عوامل سازماني مؤثر بر رفتار مطلوب كاركنان ناجا در سازمان خود و جامعه عبارت‌اند از: عامل فرهنگ‌سازماني با 11 متغير، عامل محيط كار پليس با 9 متغير، عامل روابط بين سازماني ناجا با 5 متغير و نهايتاً عامل درون‌سازماني با 10 متغير.

In the last three decades, especially in the last few years, the Supreme Leader has addressed the officials of the Islamic Republic of Iran in many meetings and statements and tried to explain the expectations and characteristics of the country's officials in order to achieve the desired responsibility. To depict the progress and excellence of the country, in this regard, perhaps the most important and comprehensive document is the statement of the second step of the Islamic Revolution. The aim of this study is to extract the components of responsibility in the system c. AA is based on the idea of the Supreme Leader and is formed using the data-based research method. The statistical population is dedicated to the full text of the second step of the Islamic Revolution of Iran and the sample size includes parts of the statement in which the Supreme Leader recommends or demands the officials or the youth in order to be held accountable. The method of data collection, library and research tools is filing. 254 attributes (data) were extracted for accountability. The results of three-stage open, axial and selective coding led to the extraction of 63 concepts, 27 components and 4 dimensions, respectively. Findings show that in order to be responsible at the level of the Islamic Revolution, one must focus on the four basic components of "individual needs of officials", "responsibility demands of officials", "individual needs of youth" and "responsibility demands of Youth" was focused. Also, the Supreme Leader's view in delegating responsibility is to emphasize the use of the youth and a function of the degree of adherence to religious, revolutionary and national rituals and values, moving on the basis of central justice and striving to ensure the security of the people and the country.