بررسي رابطه بين هوش هيجاني و خلاقيت با نوآوري در طراحي برنامه درسي (مورد مطالعه: معلمان زن مقطع ابتدايي شهر خرم‌ آباد، سال تحصيلي 1399_1400)

Investigating the Relationship between Emotional Intelligence, Creativity and Innovation in Curriculum Design (Case Study: Female Primary School Teachers in Khorramabad, Academic Year 1399-1400)

پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه بين هوش هيجاني و خلاقيت با نوآوري در طراحي برنامه درسي از ديدگاه معلمان زن مقطع ابتدايي شهر خرم‌ آباد در سال تحصيلي 1399_1400 صورت گرفت. روش پژوهش به­ صورت توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري شامل معلمان زن مقطع ابتدايي شهر خرم‌ آباد به­ تعداد با 489 مي‌ باشد كه براساس جدول كرجسي مورگان حجم نمونه برابر 214 نفر برآورد گرديد. براي گردآوري داده‌ هاي مورد نياز پژوهش از پرسشنامه­ هاي استاندارد هوش هيجاني كلمن (1920) و خلاقيت تورنس (1979) و پرسشنامه محقق ­ساخته نوآوري در طراحي برنامه درسي ابتدايي استفاده شد. جهت تحليل داده‌ ها نيز از آزمون پيرسون و رگرسيون به ­روش گام‌ به‌ گام استفاده شد. يافته‌ هاي پژوهش نشان مي­ دهند كه از ديدگاه معلمان زن مقطع ابتدايي شهر خرم‌ آباد بين هوش هيجاني و خلاقيت با نوآوري در طراحي برنامه درسي، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. همچنين بين ابعاد هوش هيجاني (شامل خود آگاهي، خود تنظيمي، خود انگيختگي، همدلي و انعطاف‌ پذيري) با نوآوري در طراحي برنامه درسي، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. بين ابعاد 4 گانه خلاقيت (شامل سيالي، انعطاف‌ پذيري، ابتكار و بسط ايده) با نوآوري در طراحي برنامه درسي نيز رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.

The purpose of this study was to investigate the relationship between emotional intelligence and creativity and innovation in designing the curriculum considering the perspective of female primary school teachers in Khorramabad in 2020-2021. The research method was descriptive-correlational. The statistical population of the study included 489 female primary school teachers in Khorramabad. Based on Krejcie Morgan table, the sample size was estimated 214 people. To collect the data of the research, Gelman Emotional intelligence questionnaire, Torrance Creativity (1979), and researcher-made questionnaire on designing primary school curriculum were used. To analyze the data, Pearson test and stepwise regression were used. The research findings showed, there is a positive and significant relationship between emotional intelligence and creativity and innovation in designing the curriculum considering the perspective of female primary school teachers of Khorramabad. . Also, there is a positive and significant relationship between the dimensions of emotional intelligence,( self-awareness, self-regulation, self-motivation, empathy and flexibility) and curriculum designing. an‎d there is also a positive and meaningful relationship between the four dimensions of creativity (fluidity, flexibility, initiation, developing the idea) and curriculum designing.