شماره ركورد :
1296913
عنوان مقاله :
جايگاه خلسه در عرفان مولوي
عنوان به زبان ديگر :
The Place of Tear in Rumi's Sufism
پديد آورندگان :
افراسياب پور، علي اكبر دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي , رشيدي ازندرياني، مريم فاقد وابستگي سازماني
تعداد صفحه :
12
از صفحه :
73
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
84
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
عرفان و تصوف , كشف و شهود , خلسه , مولوي , بيخودي , جذبه
چكيده فارسي :
در عرفان اسلامي، تجربه عرفاني و كشف شهود است كه دريافت هاي معنوي و الهي را براي عارف به ارمغان مي آورد و اين واردات غيبي درحالتي بين خواب و بيداري به نام خلسه انتقال مي يابند كه سالك در اثر پاكي درون و قطع دلبستگي از امور دنيوي و مادي به عالم مجرد وصل مي شود. مولوي به عنوان يكي از بزرگترين عارفان قرن هفتم قمري در آثار خود نشان مي دهد كه به فراواني چنين حالتي را تجربه كرده است و به قولي در حالت خلسه اشعاري ماورايي سروده و دريافت هايي غيبي داشته است. گاهي چنان مست حق شده كه خطورات قلبي عميق مي يابد و حالت خلسه خود را با نام «بيخودي»، «جذبه»، «بي هوشي»، «ديوانگي»، «مستي» و مانند آن توصيف مي كند كه در اين مقاله موارد شهودي خلسه وار مولوي مطالعه مي شود. و يكي از راه هاي عارف براي رسيدن به عالم ماوراء حالت خلسه است.
چكيده لاتين :
Mysticism experience and revelation ,from the viewpoint of Islamic Mysticism, are the most essential instrument for mystic to receive spiritual inspiration and the mystical knowledge. Such spiritual inspiration receive to mystic in a type of altered state of consciousness characterized by greatly reduced external awareness and expanded interior mental , which designated KHALSEH (ecstasy) Mawlana Rumi (1207-74) as one of the world’s most revered mystical poets , produced a prolific range of inspiring and devotional poetry in his such mysticism ecstasy He describes his ecstasy as a loss of self-control , rapture and sometimes a temporary loss of consciousness.In this article, we attempt to review Mawlana’s Ecstasy. an‎d today, the tale of different names is also mentioned in various works.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
پويش در آموزش علوم انساني
فايل PDF :
8713801
لينک به اين مدرک :
بازگشت