روش شناسي تقابل دو نظريه نظام انقلابي و انحطاط تاريخي در بيانيه گام دوم انقلاب اسلامي

نظام اسلامي در حدوث و بقاي خويش تا رسيدن به تمدن اسلامي، نيازمند نظريه اي است كه بتواند استقلال فكري، اقتصادي و فرهنگي جامعه را تامين نمايد. جريان روشنفكري ديني به رهبري امام خميني و اجتهادات شهيدمطهري كه به تعبير رهبر انقلاب، موسس آن جريان در حوزه هاي علميه بوده است، نظريه نظام انقلابي توليد گرديده و حركت انقلابي مردم نيز بر اساس آن رقم خورده است. مخالفان اين نظام، براي جلوگيري از بقا و رشد انقلاب، به نفي و تحريف نظريه نظام انقلابي پرداخته اند و آن را نظريه انحطاط ناميده و نجات را در نظام فكري غربي جستجو مي كنند. بيانيه گام دوم به مثابه روش شناسي تقابل دو نظريه، سازوكاري است تا ضمن دفاع از نظريه نظام انقلابي و نقد نظريه انحطاط، به نقد مديريت منابع انساني نيز بپردازد و بيان دارد كه خودسازي و نيروسازي، در گروي فهم و عمل به نسخه ي فكري امام جامعه است؛ زيرا چه بسا انقلابيوني كه عملكردشان به نصرت ولي نيانجاميده و باعث تقويت دشمن شده است. كما اينكه غفلت مسيولين از ظرفيت هاي انساني، ما را به رتبه اول جهان در عدم بهره برداري رسانده است. اين نگارش با روش توصيفي تحليلي و استفاده از منابع كتابخانه اي و ديجيتال سامان يافته است.