بررسي ماهيت و انديشه هاي فارابي در باب مدينه فاضله با انديشه هاي آگوستين قديس در شهر خدا

A Survey of the Nature and Thoughts of Farabi with the Thoughts of Saint Augustine in the City of God

انديشه اي آرماني براي ترسيم جامعه اي سمبليك كه آدميان در سعادت حقيقي اند و عدالت راستين حكم فرماست همواره با توجه به وضعيت سياسي و فرهنگي خاص دوران خود و خلأهاي موجود در اين باره انديشمندان را به كنكاو و ترسيم جوامعي در اين‌باره مشغول كرده است. فارابي مدينه فاضله را اجتماع افراد براي سعادت حقيقي مي داند و آگوستين قديس آن را اجتماع ايمان داران براي رسيدن به شوق و اشتياق دروني يعني خداوند مي‌داند. فارابي و آگوستين سعادت را در مدينه فاضله خود مي‌بينند به طوري كه تمام امور آن براي شهروندان دلخوش و شيرين است و حلاوت اين امور برخواسته از ايمان دروني است. در اين مقاله سعي بر اين است كه با روش توصيفي- تحليلي و با استفاده از منابع كتابخانه اي ابتدا آشنايي با مدينه فاضله و شهر خدا صورت گيرد و در ادامه به بيان احوال فارابي و ترسيم مدينه فاضله پرداخته مي‌شود و در بخش دوم به بيان احوالات اگوستين قديس، چيستي و ترسيم شهر خدا و سعادت آدمي در آن پرداخته مي‌شود و در نهايت به تحليل اين دو گزاره پرداخته مي‌شود. مي‌توان گفت مدينه فاضله و شهر خدا هر دو زائيده نوعي تفكر فلسفي است كه در وجود دو فيلسوف نقش بسته و خواهان هدايت آدمي و شوق به سعادت حقيقي فارغ از هرگونه شرايط و اوضاع است.

The ideal idea for drawing a symbolic society where human beings are in true prosperity and true justice dictates that, in view of the specific political and cultural situation of their time and the void in this regard, they have engaged scholars to delve into this. Farabi considers the utopia to be a community of true happiness, and Saint Augustine considers it a community of believers to reach the inner passion of God. Farabi and Augustine find prosperity in their utopia so that all things are pleasing and sweet to the citizens, and that these things are based on inner faith. In this article, we try to get acquainted with the utopia and the city of God by using descriptive-analytical methods and using library resources. Augustine the saint, what is the drawing of the city of God, and the prosperity of man, and finally the analysis of these two propositions. It can be said that the city of God and the city of God are both the product of a kind of philosophical thought that, in the presence of the two philosophers, plays a pivotal role in seeking human guidance and a desire for true bliss regardless of circumstances.