تاثير محيط مدرسه از نظر عاطفي و آموزشي بر تمايل به بزهكاري در بين دانش آموزان حاشيه شهر مشهد (آموزش و پروش ناحيه تبادكان)

The effect of school environment emotionally and educationally on the tendency to delinquency among students in the suburbs of Mashhad (education in Tabadkan district)

روان‌شناسان دوره نوجواني را دوره بحراني قلمداد مي‌كنند زيرا حس بزرگ شدن و استقلال طلبي، مي‌تواند نوجوان را درگير ابعاد گوناگون بزهكاري كند. از مهمترين دلايل تمايل به بزهكاري در بين نوجوانان مي‌توان به تاثيرات محيط زندگي اشاره كرد و مهمترين محيط بعد از كانون خانواده، مدرسه است. بنابراين توجه به محيط مدرسه بسيار حائز اهميت مي‌باشد. بر همين اساس پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير محيط مدرسه از نظر ابعاد عاطفي و آموزشي بر تمايل به بزهكاري در بين دانش آموزان حاشيه شهر مشهد انجام شده است و پس از بيان كليات و پيشينه پژوهش، چارچوبي نظري طبق نظريه روتر و مورتون و همكاران (1999) تنظيم گرديد. پژوهش حاضر از نوع كاربردي و با استفاده از روش پيمايشي با جامعه آماري شامل تمامي دانش آموزان دختر و پسر دبيرستاني ناحيه تبادكان مشهد به تعداد 50182 نفر و با نمونه 401 نفري به روش نمونه گيري تصادفي ساده انجام پذيرفت. پايايي متغيرها با روش آلفاي كرونباخ بالاتر از 0.7 و روايي از نوع صوري سنجيده شد. ابزار گردآوري داده‌ها، دو پرسشنامه محقق ساخته (محيط عاطفي-آموزشي مدرسه و بزه كاري نوجوانان) و براي تحليل داده‌ها از آمار توصيفي، استنباطي (رگرسيون و پيرسون) با نرم افزار spss24 استفاده گرديد. يافته‌هاي پژوهش نشان داد: ميانگين تمايل به بزهكاري در بين دانش‌آموزان 56.86 درصد و محيط آموزشي و عاطفي به ترتيب با 13.05 و 12.52 درصد در جلوگيري از تمايل دانش آموزان به بزهكاري اثرگذار بوده‌اند و ضريب همبستگي پيرسون بين محيط عاطفي با تمايل به بزهكاري به ميزان 0.628- و محيط آموزشي به ميزان 0.543- مي‌باشد كه نشان دهنده همبستگي معنادار و غير مستقيم است. نتيجه گيري: محيط عاطفي و آموزشي مدارس ناحيه تبادكان در جلوگيري از ميزان بزه كاري و وقوع جرم در ميان دانش آموزان اين ناحيه تاثيرگذار بوده است.

Psychologists consider adolescence as a critical period because the sense of growing up and seeking independence can involve teenagers in various aspects of delinquency. The most important environment after the family center is the school. Therefore, paying attention to the school environment is very important. Based on this, the current research has been conducted with the aim of investigating the effect of the school environment in terms of emotional and educational dimensions on the tendency to delinquency among students in the suburbs of Mashhad, and after stating the generalities and background of the research, a theoretical framework according to the theory of Rutter and Morton and colleagues (1999) was adjusted. The current research was applied and using a survey method with a statistical population including all male and female high school students of Tabadkan district of Mashhad, numbering 50182 people and with a sample of 401 people, using a simple random sampling method. Reliability of variables was measured by Cronbach's alpha method above 0.7 and face validity. The data collection tools were two researcher-made questionnaires (emotional-educational environment of school and juvenile delinquency) and descriptive and inferential statistics (regression and Pearson) were used for data analysis with spss24 software. The findings of the research showed: the average tendency to delinquency among students is 56.86%, and the educational and emotional environment are effective in preventing students' tendency to delinquency with 13.05 and 12.52%, respectively, and the Pearson correlation coefficient between the emotional environment and The tendency to delinquency is -0.628 and the educational environment is -0.543, which shows a significant and indirect correlation. Conclusion: The emotional and educational environment of schools in Tabadkan district has been effective in preventing delinquency and the occurrence of crimes among the students of this district.