نگرشي تحليلي به چالش هاي ضمانت اجراي عدم انجام به تعهدات و تكاليف كارگر و كارفرما

تعهدات كارگر و كارفرما به مفهوم حقوقي حاكي از رابطه حقوقي است كه بموجب آن كارگر، نظر به اقتضاي قرارداد، و يا بحكم قانون ملزم و متعهد به انجام فعل معين، در مدت محدود به نفع كارفرما مي‌باشد. هرچند تعهدات كارگر وكارفرما در حقوق كار از واژه‌هاي معمول وآشنا است، ولي از تازه‌ترين و پيچيده‌ترين مساله‌اي حقوقي كشور به شمار مي‌آيد، و بسياري از كارگران بدليل نداشتن آگاهي، حقوق شان دراين عرصه تضييع شده اند، لذا تبين اين بحث از ضروريات حقوق خصوصي امروز قلمداد مي‌گردد. مساله اصلي تحقيق به بررسي ضمانت اجراي عدم انجام به تعهدات و تكاليف كارگر و كارفرما در مقابل هم وآثار آن در حقوق ايران چگونه پرداخته است. اين تحقيق با روشي توصيفي تحليلي چالش ها و ضمانت اجراي هاي عدم انجام به تعهدات و تكاليف كارگر و كارفرما و آثار آن در حقوق ايران را مورد بررسي قرار داده است.اصلاح قانون كار نيز ضرورتي است كه تعهدات و تكاليف كارگر و كارفرما در برابر هم را از ضمانت اجرايي قانوني دقيقتري بهرمند خواهد ساخت. يافته هاي تحقيق حاكي از آن است كه ضمانت اجراي عدم انجام به تعهدات و تكاليف كارگر و كارفرما در مقابل هم با چالش هاي قانوني و چون اختلاف در بين حقوق دانان، تضاد منافع كارگر و كافرما و تعارض قوانين مواجه است. تعهدات و تكاليف كارگر در مقابل كارفرما در پرتو رعايت ضوابط فني، بهداشتي و حقوقي قابل تبيين است و از ضمانت اجراي قوي تري برخوردار است. و از طرفي تعهدات و تكاليف كارفرما در مقابل كارگر بيشتر در پرتو ضوابط ايمني و اقتصادي مد نظر قرار دارد اما در زمينه حقوقي چون رعايت آزادي شغل و اجبار نداشتن افراد به كاري معين و جلوگيري از بهره‌كشي از كار ديگري و مسايلي از اين دست از ضمانت اجراي چنداني برخوردار نيست.