تأثير و تأثر مديريت كارآمد و حقوق شهروندي؛ با تأملي بر قوانين اداري داخلي

فهم مديريت كارآمد در معناي مدرن و تمايز آن از معناي كلاسيك از يك‌سو و تلاش در يافتن مؤلفه‌هاي مرتبط و هم‌سوي آن با حقوق شهروندي از سوي ديگر، شايسته تأمل نظري و تدقيق در مباني و دلايل توجيهي آن است. بر اين اساس، هدف اصلي اين مقاله عبارت است از تبيين تأثير و تأثر مديريت كارآمد و حقوق شهروندي با تأملي بر قوانين اداري ايران. مقاله پيش‌رو، مبتني بر رويكرد ميان‌رشته‌ايِ حقوقي مديريتي، از شيوه كتابخانه‌اي و اَسنادي و تدقيق در قوانين و مقررات داخلي براي گردآوري داده‌ها و روش توصيفي تحليلي براي تجزيه و تحليل داده‌هاي گردآوري‌شده بهره مي‌جويد. يافته‌هاي پژوهش نشان مي‌دهد مبتني بر متغيرهاي اعتماد عمومي و جهاني‌شدن، نظريه عدالت در سازمان و نيز رويكرد رفتاري و نظريه انسان دوساحتي از يك‌سو و تكليف به راهنمايي ارباب رجوع توسط مقام اداري، ارائه اطلاعات و شفافيت در روابط اداري، كاربست صداقت و انصاف در مواجه كارمند با شهروندان و بالأخره ممنوعيت بي‌اعتنايي به مراجعين از سوي ديگر، مديريت كارآمدِ مدرن و حقوق شهروندي داراي تأثير و تأثر متقابل بر يكديگر مي‌باشند. همچنين، كاربست اصول مترقي حقوق شهروندي در اَسناد قانوني داخلي، به‌ويژه قانون مديريت خدمات كشوري، علي‌رغم برخي كاستي‌ها زمينه مساعدي براي نزديك‌سازيِ حدأقل تئوريك دو مفهوم مديريت كارآمد و حقوق شهروندي ايجاد نموده كه تفطن و فهم روشن از ارتباط و مآلاً كاربست آن‌ها در عمل لازم و ضروري است.