عنوان مقاله :
ملك ناصر محمّد بن قَلاوون و تثبيت حكومت موروثي خاندان قلاوون در دورۀ مماليك بحري(648-784ﻫ)
عنوان به زبان ديگر :
Nāṣir Muḥammad b. Qalāwūn and the Establishment of the Hereditary rule of the Qalāwūn Dynasty in Bahri Mamluk Period (648-784/1250-1382)
پديد آورندگان :
عرفاني پارسا، ليلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات، تهران، ايران , عالمزاده، هادي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - گروه تاريخ و تمدن ملل اسلامي، تهران، ايران , پنجه، معصومعلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي - گروه تاريخ و تمدن ملل اسلامي، تهران، ايران , رودگر، قنبرعلي دانشگاه فرهنگيان - گروه آموزش الهيات، تهران، ايران
كليدواژه :
مماليك بحري , نظام سياسي مماليك , خاندان قَلاوون , سلطنت موروثي , ناصر محمد
چكيده فارسي :
نظريۀ رايج اين است كه مماليك مخالف حكومت موروثي بودند، با اينهمه دورۀ مماليك بحري(648-784ﻫ) شاهد نزديك به يك قرن سلطنت موروثي خاندان قَلاوون بود. چرايي و چگونگي تثبيت سلطنت موروثي خاندان قَلاوون مسئله اي است كه اين مقاله در پي پاسخگويي بدان است. كوششهاي نخستين سلاطين بزرگ مماليك، آيْبَك و بَيْبَرْس كه با برگزيدن پسران خود به جانشيني به دنبال تثبيت وتداوم سلطنت در نسل خود بودند، ناكام ماند، امّا ديگر سلطان مقتدر مملوكي، قَلاوون و پسران و نوادگانش توانستند حكومت را در خاندان خويش موروثي سازند. در ميان فرزندان قَلاوون، ملك ناصر محمد، بهرغم دوبار عزل و كنارهگيري از سلطنت بيش از ديگران در تثبيت و تحكيم حكومت موروثي اين خاندان نقش داشت. ناصر محمد در سومين دورۀ سلطنت خويش كه 31 سال به طول انجاميد، با تكيه بر تجربههاي پيشين و با حذف تدريجي رقيبان قدرتمند و مدعيان بالقوه سلطنت، اميران برجسته مملوك، زمينه را براي پذيرش الگوي توارث در ميان مماليك آماده ساخت. پس از وي فرزندان و نوادگانش بيش از چهار دهه (741-784ﻫ) بر مصر و شام فرمان راندند. فرزندان ناصر محمد اگر چه چندين بار از سوي اميران مملوكي از سلطنت خلع شدند، امّا تا پايان دوره مماليك بحري هيچ اميري به حق دودماني آنان در سلطنت تجاوز نكرد.
چكيده لاتين :
The common theory is that the Mamluks opposed the hereditary rule, yet the period of Baḥrī Mamluk (644-784) witnessed nearly a century of hereditary reign of the Qalāwūn dynasty. Why and how to establish the hereditary monarchy of the Qalāwūn dynasty is the question that this article seeks to answer. Attempts by the first great Sulṭāns of the Mamluks, Aybak and Baybars, to maintain the monarchy within their dynasty failed; But the other powerful Mamluk king, Qalāwūn, was able to inherit the government from his family. Among the sons of Qalāwūn, Sulṭān Nāṣir Muḥammad, in spite of twice ousting and relinquishing the monarchy, played a greater role in consolidating the hereditary rule of this dynasty. In the third period of his reign, which lasted 31 years, Nāṣir Muḥammad, based on previous experiences and by gradually eliminating powerful rivals and potential claimants to the monarchy, prepared the ground for the acceptance of the pattern of inheritance among the Mamluks. After him, his sons and grandsons ruled Egypt and the Levant (Shām) for more than four decades (741-784). Although the sons of Nāṣir Muḥammad were deposed several times by the Mamluk princes, no emperor violated their dynastic rights until the end of the Mamluk period.
عنوان نشريه :
مطالعات تاريخي جهان اسلام