عنوان مقاله :
تأثير زمينه يادگيري زدايي بر نوآوري سازماني با نقش ميانجي اثربخشي سرمايه انساني در دانشگاه رازي
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
بهور، شهين دانشگاه رازي - دانشكده اقتصاد و كارآفريني، كرمانشاه، ايران , نادري، نادر دانشگاه رازي - دانشكده اقتصاد و كارآفريني - گروه مديريت و كارآفريني،كرمانشاه، ايران
كليدواژه :
زمينه يادگيري زدايي , نوآوري سازماني , اثربخشي سرمايه انساني , دانشگاه نسل سوم
چكيده فارسي :
مساله و هدف: كنارگذاشتن دانش¬هاي منسوخ شده در سازمان براي جايگزيني دانش¬هاي جديد و ايجاد تغييرات در سازمان و انطباق سازمان با شرايط روز بسيار حائز اهميت است. بدين منظور، در پژوهش حاضر به بررسي تأثير زمينه يادگيري¬زدايي بر نوآوري سازماني با نقش ميانجي سرمايه انساني در دانشگاه رازي پرداخته شد. روش¬شناسي: در اين پژوهش از پرسشنامه¬هاي استاندارد زمينه يادگيري¬زدايي و سرمايه انساني سگارا-ناوارو (2017) و پرسشنامه نوآوري سازماني يانگ و احمد (2004) استفاده گرديد. جامعه مورد مطالعه كاركنان دانشگاه رازي به تعداد 585 نفر و با استفاده از جدول مورگان 230 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفي انتخاب گرديد. جهت تجزيه و تحليل داده هاي گردآوري شده از روش معادالات ساختاري و تحليل مسير به روش حداقل مربعات جزئي در محيط نرم¬افزار (PLS) صورت گرفت. يافته¬ها : زمينه يادگيري¬زدايي بر نوآوري سازماني تأثير مثبت و معنادار دارد همچنين اثر مثبت و معنادار بين سرمايه انساني و نوآوري سازماني را تأييد مي¬نمايد و در نهايت اثر مثبت و معناداري بين زمينه يادگيري¬زدايي بر نوآوري سازماني با نقش سرمايه انساني را نشان مي¬دهد. نتيجه¬گيري: در راستاي ارائه خدمات نوآورانه مديران و كاركنان دانشگاه بايد دانش قديمي خود را كنار گذاشته و از دانش جديد و بروز استفاده نمايند. لذا اتخاذ رويكرد نوآوري در دانشگاه¬ها منجر به ارتقا شايستگي¬هاي نيروي انساني، علمي و فناورانه مي¬شود. اين تأثير در نهايت منجر به بهبود وضع اقتصادي و گامي در جهت تغيير رويكرد دانشگاه به سمت دانشگاه نسل سوم و كارآفرين مي¬گردد.
چكيده لاتين :
Purpose: Discarding outdated knowledge in the organization is very important to replace new knowledge and make changes in the organization and adapt the organization to the conditions of the day. For this purpose, in the present study, the effect of the Un-learning context of organizational innovation with the mediating role of human capital in Razi University was investigated. Methodology: In this study, standard questionnaires Un-learning, context desegregation, and human capital of Sagara-Navarro (2017) and Young and Ahmed Organizational Innovation Questionnaire (2004) were used. The study population of Razi University staff was 585 people and 230 people were selected as a sample using the Morgan table. In order to analyze the collected data by structural equation method and path analysis by partial least squares method in a software environment (PLS). Findings: show that the Un-learning context has a positive and significant effect on organizational innovation. Shows an organization with the role of human capital. Conclusion: In order to provide innovative services, university managers and staff should put aside their old knowledge and use new and updated knowledge. Therefore, adopting an innovative approach in universities leads to improving the competencies of human resources, science, and technology. This effect will eventually lead to an improvement in the economic situation and a step towards changing the university's approach towards a third-generation university and an entrepreneur.
عنوان نشريه :
آموزش و توسعه منابع انساني