اثربخشي آموزش غني‌شده با نقشه مفهومي بر يادگيري، يادداري و بار‌شناختي دانش‌آموزان كم‌توان ذهني

The effectiveness of education by conceptual map on learning, on learning, retention and cognitive load of mental retardation students

هدف: پژوهش حاضر با هدف مقايسه اثربخشي آموزش غني‌شده با نقشه مفهومي و روش سنتي بر يادگيري، يادداري و بارشناختي دانش‌آموزان كم‌توان ذهني در درس علوم تجربي انجام شده است. روش: روش پژوهش نيمه‌آزمايشي با طرح پيش‌آزمون – پس‌آزمون-پيگيري با گروه كنترل بود. از بين تمام دانش‌آموزان كم‌توان ذهني پايه سوم ابتدايي شهر تهران تعداد 30 نفر از آنها از راه نمونه‌گيري در دسترس انتخاب و به‌طور تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل جاي‌دهي شدند. براي هر گروه، نخست پيش‌آزمون يادگيري اجرا، سپس در گروه آزمايش، نخست معلم درس خود را (مباحث انواع مواد، اندازه‌گيري مواد، آب‌ها) به‌طور كامل به دانش‌آموزان ارائه داد و سپس از نقشه مفهومي به‌عنوان مكملي براي مفهوم آموزش داده شده استفاده شد. اما معلم در گروه كنترل براي آموزش مفاهيم درس علوم به روش مرسوم خود ادامه داد. در پايان، پس‌آزمون يادگيري و بارشناختي و پس از سه هفته، آزمون يادداري انجام شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه بين يادگيري دانش‌آموزان گروه آزمايش و كنترل با سطح معناداري تفاوت معناداري وجود دارد (0/007 >P). همچنين بين يادداري آنها با سطح معناداري تفاوت معناداري وجود دارد (0/004>P). از نظر بارشناختي تحميل‌شده بر حافظه دانش‌آموزان نيز، بارشناختي كمتري بر حافظه دانش‌آموزان گروه آزمايش نسبت به دانش‌آموزان گروه كنترل وارد شد (0/001 >P). نتيجه گيري: استفاده از راهبرد آموزشي نقشه مفهومي به‌عنوان يك مداخله مبتني بر فراشناخت مي‌تواند باعث افزايش يادگيري و يادداري دانش‌آموزان كم‌توان ذهني و در‌نتيجه كاهش بارشناختي وارد‌شده بر حافظه اين دانش‌آموزان شود.

Objective: The main purpose of the current study was to compare the effectiveness of education of using conceptual map and traditional methods on learning, retention and cognitive load of mental retardation students in Experimental science course. Method: has been quasi-experimental with pretest- posttest outline with control group. Statical community of this study includes all third-grade intellectual disable students in Tehran that 30 of them were selected through random sampling were located in two test and control groups. For each group, first, the pretest learning run, then in test group, the teacher presented subjects (issues of materials, measurements of materials, water) to students completely and use conceptual map as a complement for educational concept. But the teacher, in the control group, continued his own conventional methods for teaching concepts in science lesson. At the end, learning & cognitive load posttest and after three weeks, the retention test was run. As well as, to measure the cognitive load on memory, mental method was used (using questionnaires). Results showed that there is significant difference between student's learning in test and control groups (0/007) and there is significant difference between their retention (0/04). Conclusion: In terms of, cognitive load imposed on student's memory, less cognitive load imposed on students in test group compared to control group (0/001).