شماره ركورد :
1299741
عنوان مقاله :
تحليل اسطوره‌شناختي داستان بهرام و آزاده براساس نظريۀ ميتوس پاييز نورتروپ فراي؛ بستر مطالعاتي سفالينه منقوش
عنوان به زبان ديگر :
Mythological Analysis of the Story of Bahram & Azadeh Based on Northrope Frye’s Theory of Mythos of Fall; The Case of Study: Enameled Ceramics of Ilkhanid Period
پديد آورندگان :
طالبي، يعقوب دانشگاه هنر اسلامي تبريز - دانشكده هنرهاي صناعي، ايران , نامور مطلق، بهمن دانشگاه شهيد بهشتي - گروه زبان و ادبيات فرانسه، ايران
تعداد صفحه :
26
از صفحه :
177
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
202
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
سفال مينايي , نقد كهن‌الگويي , بهرام و آزاده , ميتوس پاييز , ژانر تراژدي
چكيده فارسي :
يكي از رويكردهاي مهم در نقد ادبي معاصر، رويكرد كهن الگويي است. مهم‌ترين نظريه‌پرداز نقد كهن‌الگويي، نورتروپ فراي، بر آن است كه كهن‌الگوهاي اسطوره‌اي، در انواع متون ادبي پديدار مي‌شوند و در جهان ادبي، چهار ميتوس بنيادين كه برابر با چهار فصل، در چرخۀ جهان طبيعت هستند، چهار ژانر اصلي در ادبيات؛ يعني كمدي (بهار)، رُمانس (تابستان)، تراژدي (پاييز) و طنز (زمستان) را دربرمي‌گيرند. بنا به نظريۀ فراي، كانون تراژدي، قهرماني است كه در حيات خود شش مرحله را از معصوميت نخستين تا سقوط فرجامين طي مي‌كند و در نهايت با قرباني شدنش، تعادل و آرامش بر محيط حاكم مي‌شود. پژوهش حاضر با رويكردي توصيفي ـ تحليلي به بررسي نقوش كاسه‌اي مينايي متعلق به دوران ايلخاني پرداخته و اين داستان بهرام و آزاده را مطابق روايت شاهنامۀ فردوسي به‌ تصوير كشيده است. هدف اين پژوهش و نتيجه تحليل اين نقوش بر مبناي نقد كهن‌الگويي نورتروپ فراي نشان مي‌دهد كه روايت تصويري مذكور در قالب ميتوس پاييز و ژانر تراژدي شكل گرفته است تا پيام سياسي و اجتماعي ويژه‌ا‌ي را در قالب اين داستان تصويري و ادبي به مخاطبانش، چه در دوران پيش از اسلام و چه پس از آن منتقل كند.
چكيده لاتين :
One of the main approaches in contemporary literary criticism is the archetypal approach. Northrop Frye, The foremost theorist of archetypal criticism, argues that the mythological archetypes appear in a variety of literary texts and the corresponding genres for the four seasons are as follows: The mythos of spring: comedy; The mythos of summer: romance; The mythos of fall: tragedy; The mythos of winter: irony. Frye believes the tragedy focuses on a single hero who passes through the six phases - from innocence to falling - in his/her life and finally calm prevails in the atmosphere. The present article, by a descriptive and analytical approach, attempts to study the motifs of enameled ceramics of Ilkhanid period based on Northrope Frye’s theory of archetypal criticism. These motifs depict scenes from the story of Bahram & Azadeh (as narrated in Shāhnāmeh). The results show that the visual narrative of the story is based on the form of the mythos of fall and the genre of tragedy and convey a special political and social message to its audience.
سال انتشار :
1401
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي دانشگاه آزاد اسلامي
فايل PDF :
8721858
لينک به اين مدرک :
بازگشت