پديد آورندگان :
حيدري، علي دانشگاه ايلام - دانشكده ادبيات، ايلام، ايران , شيرخاني، محمدرضا دانشگاه ايلام - دانشكده ادبيات - گروه زبان و ادبيات عربي، ايلام، ايران , صالحي، پيمان دانشگاه ايلام - دانشكده ادبيات - گروه زبان و ادبيات عربي، ايلام، ايران
كليدواژه :
رنگ , روانشناسي , نظامي گنجوي , حريري , اسكندرنامه , مقامات
چكيده فارسي :
از ديرباز تاكنون، شاعران و نويسندگان در آثار خويش، بهصورت نمادين يا صريح، عاطفه و احساس خود را با رنگ به تصوير مي كشند؛ بهگونهاي كه با نگاهي روانشناسانه به آثار آنان ميتوان پيرامون شخصيت ايشان، به نتايج قابل توجّهي دست يافت. در همين راستا، پژوهش مذكور تلاش كرده است با دو رويكرد توصيفي- تحليلي و آماري، كاربرد رنگها را در اسكندرنامه نظامي و مقامات حريري مورد بررسي و تحليل قرار دهد. نتايج، حكايت از آن دارد كه نظامي در اسكندرنامه 380 بار از رنگ بهره برده است، 261 بار بهطور مستقيم و 119 بار به شكل غير مستقيم و با واژه هايي مانند تيره، روشن، قيرگون و... در اين اثر، رنگ سياه و مشتقات آن با 107 بار تكرار، 57 مورد مستقيم و 50 مورد غير مستقيم، بيشترين بسامد را دارد. كاربرد رنگ، اغلب بهصورت تشبيه، استعاره و كنايه براي تعبير از حالات دروني انسان بوده است كه با نظرات روانشناسان معاصر پيرامون رنگهاي مختلف، مطابقت بسيار دارد. حريري نيز در مقامات خود، 37 بار به رنگهاي گوناگون اشاره كرده است كه رنگ زرد با 14 بار تكرار، بالاترين بسامد را دارد. برخلاف اسكندرنامه، كاربرد رنگ در مقامات، بيشتر جنبة نمادين و كنايي دارد كه اغلب از طبيعت رنگها سرچشمه گرفته است؛ مانند دلالت سپيدي بر اميد و سياهي بر نوميدي و سيه بختي يا رنگ زرد ممكن است در جايي نماد اندوه و بيماري و مرگ باشد و در جايي ديگر نمادي از شادي و سعادت. افزون بر اينها نوشتار پيش رو با ارائه نمودار، بسامد رنگها را در اين دو اثر، به نمايش گذاشته است.
چكيده لاتين :
Poets and writers, for a long time, have figuratively or explicitly uttered their emotions and feelings in their works through various colors, in such a way that significant results can be achieved regarding their personality traits if their works are examined psychologically. The present study was an attempt to analyze the use of colors in Nizami-Ganjavi’s Eskandar-Nameh and al-Hariri’s Maqamat, recruiting descriptive-analytical approaches. The results revealed that Nizami-Ganjavi had exploited colors by 380 times in Eskandar-Nameh, namely, 261 times directly and 119 times indirectly, using words such as dark, light, pitch-black, and the like. Accordingly, black and its derivatives with 107 repetitions, respectively with 57 and 50 direct and indirect cases, had the highest frequency. The use of colors had been typically employed as a simile, a metaphor, and an irony to account for the inner states of humans, which was to a great extent in agreement with the views of contemporary psychologists about different colors. Al-Hariri had also referred to 37 colors in his Maqamat, with yellow having the highest frequency (14 repetitions). In contrast to Eskandar-Nameh, the use of colors in Maqamat had been more symbolic and ironic, often stemming from the nature of colors; for example, white signifying hopefulness, black representing despondency and misfortune, or yellow indicating sorrow, ailment, and demise in one place and a symbol of delight and exhilaration in another. Additionally, the frequency of the colors in these two works is illustrated in diagrams.
چكيده عربي :
كان الشعراء والكتّاب، يصوّرون عواطفهم ومشاعرهم في آثارهم منذ القدم باستخدام اللّون بشكلٍ رمزي أو صريح؛ حيث نستطيع أن نحصل على نتائج هامة حول شخصياتهم عن طريق دراسة نفسية لآثارهم. قد حاولت هذه الدراسة بمنهجي الوصفي – التحليلي و الإحصائي، تبيين استخدام الألوان في كتابي «إسكندر نامه» لنظامي و"المقامات" للحريري. تشير النتائج ، إلي أنّه قد استخدم نظامي اللون في "اسكندرنامه" 380 مرة، 261 مرة بصورة مباشرة و 119 مرة بصوررة غير مباشرة باستخدام لون الأسود، الأبيض،أسود مظلم و... . وقد أخذ اللّون الأسود ومشتقّاته أكثر ظهورا في هذا الأثر بتكراره 107 مرة بصورة مباشرة و 50 مرة بصورة غير مباشرة. فاستخدام اللون كان على شكل التشبيه والاستعارة والكناية، للتعبير عن الحالات النفسية للإنسان غالباً، والتي تطابق آراء علماء النفس المعاصرين حول استخدام الألوان تطابقاً واسعاً. كما استخدم الحريري في مقاماته 37 مرة، الألوان المختلفة. وقد حظي اللّون الأصفر أعلى نسبة لديه بتكراره 14 مرة. فاستخدام الألوان في المقامات جاء خلاف إسكندرنامه، بشكل رمزي وكنائي؛ وكثيراً ما ينبع عن طبيعة الألوان نفسها؛ كدلالة اللّون الأبيض على الأمل، والأسود على اليأس والشقاء. والأصفر قد يكون رمزا للحزن والموت تارة، ويكون رمزاً للفرح والسعادة تارة أخرى. قد قامت هذه الدراسة إضافة إلي الأمور المذكورة، بتقديم رسم بيانيّ لنسبة تكرار الألوان في هذين الأثرين.