عنوان مقاله :
شهرها و كانونهاي تأليف و استنساخ آثار فقهي شيعي در نيمۀ نخست دولت صفوي (907-1038 ق.)
عنوان به زبان ديگر :
Cities and Centers of Shiite Jurisprudential Texts Compilation and Transcription in Iran During the First Half of the Safavid State (1501-1588)
پديد آورندگان :
عظيمي، حبيب الله سازمان اسناد و كتابخانة ملي ايران، تهران، ايران
كليدواژه :
كانون هاي استنساخ , تأليف و كتابت آثار فقهي , فقهاي شيعه , نيمة اول دورة صفوي , نسخ خطي , كتابخانه هاي ايران
چكيده فارسي :
هدف: تأليف و استنساخ آثار فقهي پيشين سهم بزرگي در تقويت بنيانهاي فكري و التزام عملي جامعه و گسترش تشيع در دوران صفويه داشت. اين پژوهش كانونهاي توليد اين آثار را از به قدرت رسيدن اين سلسله (907ق.) تا عصر شاه عباس اول (از 907 تا 1038ق) معرفي ميكند.
روش: با استفاده از نمايههاي فهرستگان نسخ خطي ايران (فنخا) آثار و محل كتابت آنها جستوجو شد. دادههاي نسخهشناسي آثار در سياهه وارسي وارد شد. سپس اطلاعات مرتبط در چند جدول درج و تحليل شد.
يافتهها: از 554 عنوان كتاب و رسالة فقهي تأليفشده در اين دوره، 392 عنوان داراي توضيح محل كتابت هستند؛ نزديك به 50 درصد آنها در مشهد (پايتخت معنوي) و اصفهان (پايتخت سياسي و فرهنگي) و بقيه در شيراز، قزوين، كاشان و تبريز كتابت شدهاند. فقط در 86 نسخه نام كانون استنساخ ذكر شده است. از آن ميان 65 نسخه در 47 مدرسة ديني و فقط 20 نسخه در حرمها، مسجدها، خانهها، نظاميهها، و خانقاهها و محلهها تهيه شده است.
نتيجهگيري: مدارس نوتأسيس شيعي در شهرهاي بزرگ ايران كانون اصلي استنساخ و انتشار آثار فقهي اماميه بودند. حرمهاي مطهر، مساجد، نظاميهها و حتي منازل علما بهمنزلة مراكز درس نيز كانونهاي استنساخ بودند. نسخهها آثار فقيهاني همچون محقق كركي، شيخ بهايي، شيخ ابراهيم قطيفي، شيخ يوسف بحراني و شيخ حرعاملي بودند كه به تشويق شاهان صفوي از جبلعامل، حله، بحرين، احساء و قطيف به ايران آمده بودند. همچنين آثار فقهاي مشهور متقدمين مانند علامه حلّي و محقق حلّي در شهرهاي مشهد و اصفهان به دو جهت بيشتر از ساير شهرها بود: الف) وجود مدارس متعدد شيعي در شهر مذهبي مشهد و در پايتخت حكومت صفويه يعني اصفهان؛ ب) حضور فقهاي امامية مهاجر از جبلعامل و ساير مراكز شيعي خارج از ايران در اين دو شهر بزرگ و مذهبي.
چكيده لاتين :
Purpose: To identify cities and centers where Shiite jurisprudential texts were compiled and copied.
Method: Data was collected by searching the Indexes of the union Catalog of Manuscripts of Iran
(فهرستگان نسخ خطي ايران =).
Findings: Out of 554 titles identified, 392 had notes of place. Around 50 % (192 titles) were written or copied in Mashhad and Isfahan, Shiraz, Qazvin, Kashan, and Tabriz. Only for 86 titles the center was mentioned. Of this number 65 were produced in 47 seminaries. The rest were reproduced in centers such as shrines, mosques, private houses, Nezamiyehs ( institutions of higher learning in the Muslim world), Khangahs (Sufi centers for spiritual retreat), and local communities.
Conclusion: Proliferation of Shiite schools in the first half of the Safavid period in major cities played an important role in reproduction of Imami jurisprudential texts for teaching purposes. Authors of contemporary works were jurists like Mohaghegh Karki and Sheikh Baha'i and the works of famous jurists who immigrated from Jabal Amel to Iran upon the invitation of Safavid monarchs to help with the promotion of Imami Shiism among the population which the majority used to be Sunnis until then. Calssical works by authors such as Allameh Helli and Mohaghegh Helli were also copied vastly.
عنوان نشريه :
مطالعات كتابداري و سازماندهي اطلاعات