بررسي تطبيقي الگوهاي درآمدزايي در رسانه‌هاي خدمات عمومي جهان (سي‌بي‌سي كانادا، آ.اِر.د آلمان و ان‌اچ‌كِي ژاپن)

رسانه‌هاي خدمات عمومي حتي اگر ديگر همچون گذشته، تنها رسانه مسلط در قلمروي خود نباشند همچنان از اهميت ويژه‌اي برخوردارند. به‌ويژه آن‌كه آنها بسياري از مصاديق منافع اجتماعي را بدون توجه به سودآوري اقتصادي و در سايه عدم توجه رسانه‌هاي تجاري، دنبال كرده و اِعمال سياست‌گذاري‌هاي كلان يك كشور در سطح جامعه را تسهيل مي‌كنند. با اين وجود، وابستگي آنها به الگوهاي درآمدي سنتي به بروز نارسايي‌هايي انجاميد و بدين ترتيب با گذشت زمان، الگوي درآمدزايي رسانه‌هاي خدمات عمومي جهان نيز تغييراتي را در پيش گرفته و پيشرفته‌تر شد. اين در حالي است كه رقباي تجاري آنها همواره و از آغاز فعاليت خود، با توجه به محدوديت منابع مالي و رقابت زياد، برخورداري از يك الگوي درآمدي كارآمد را همچون امري حياتي در دستور كار قرار داده‌اند. صداوسيما به عنوان تنها رسانه خدمات عمومي ايران همچون ديگر رسانه‌هاي متناظر خود در جهان، گريزي از بهره‌گيري از الگوهاي نوين درآمدزايي ندارد و بايستي همگام با تحولات پرشتاب فناوري و ظهور رسانه‌هاي رقيب، الگوي درآمدزايي ويژه خود را دنبال كند. بررسي الگوهاي درآمدزايي به كار رفته در رسانه‌هاي عمده خدمات عمومي جهان مي‌تواند با مرور تجارب و تمهيدات اتخاذ شده از سوي آنها در اين زمينه، ايده‌هايي را جهت رفع خلاء‌هاي موجود، پيش روي اين رسانه قرار دهد. اين پژوهش به همين منظور و با رويكرد توصيفي-تحليلي و با به‌كارگيري روش اسنادي و كتابخانه‌اي، الگوي درآمدزايي سه رسانه خدمات عمومي شناخته شده جهان يعني  سي‌بي‌سي كانادا، آ.اِر.د آلمان و ان‌اچ‌كِي ژاپن را استخراج كرده و به بررسي تطبيقي ويژگي‌هاي اين سه رسانه در اين زمينه مي‌پردازد؛ اين پژوهش ضمن نشان دادن ضرورت تطبيق الگوي درآمدزايي رسانه‌هاي خدمات عمومي با واقعيات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه نشان مي‌دهد كه رسانه‌هاي خدمات عمومي بررسي شده با وجود الگوهاي درآمدزايي متفاوت، همگي در راستاي حداقل‌سازي تبليغات حركت مي‌كنند.