عنوان مقاله :
ارزيابي ديدگاه زگزبسكي درباره اعتماد به ديگري بهمثابه توجيه باور
عنوان به زبان ديگر :
No Title
پديد آورندگان :
شكري، مهدي مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)
كليدواژه :
اعتماد به خود , اعتماد به ديگري , توجيه , ليندا زگزبسكي
چكيده فارسي :
زگزبسكي با انكار اصل مساوات عقلاني، باور را با مرجعيت يعني رجوع به ديگري، موجه ميكند. او براي توضيح اين شيوه، از اعتماد به قواي شناختي و حالات هيجاني-احساسي خود آغاز ميكند. به نظر زگزبسكي اعتماد شناختي به خود، داراي دو سطح اعتماد ارتكازي و اعتماد متأملانه است. در ابتدا فاعل شناسا بيدرنگ به قواي شناختياش اعتماد ميكند، اما در ادامه حتي با آگاهي از آسيبهايي كه به كاركرد قواي شناختي صدمه ميزند، به قواي شناختي اعتماد ميكند، زيرا براي داشتن يك زندگي عادي چارهاي غير از اين ندارد. تنها كاري كه فاعل شناسا ميتواند انجام دهد آن است كه از روي وظيفهشناسي و جديت از قواي شناختياش بهره ببرد. به نظر زگزبسكي، نميتوان به طور سازواري به قواي شناختي خود اعتماد كنيم و به ديگران بياعتماد باشيم، زيرا با بياعتمادي به ديگران دچار خودگرايي شناختي ميشويم؛ ازاينروي اگر فاعل شناساي ديگر از قواي شناختياش در چنين وضعيتي بهره ببرد، به باور او اعتماد ميكنيم. زگزبسكي برخي حالات عاطفي-هيجاني مانند احساس تحسين را قابل اعتماد ميداند و به آن در وضعيت وظيفهشناسي و جديت اعتماد ميكند. از جمله كاركردهاي اين حالات عاطفي-هيجاني، تشخيص الگوي قابل اعتماد است. نوشتار پيشروي تلاش ميكند تا اين ديدگاه را شرح دهد و در حد بضاعت ارزيابي كند. واكاوي اين ديدگاه از آن روي اهميت دارد كه در تراث اسلامي نيز مراجعه به خبره، اصلي مهم محسوب ميشود، اما مبناي آن از ديدگاه مورد بحث متفاوت است.
چكيده لاتين :
No Abstract
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي