نقدي بر سياست بومي گزيني دانشجويان: لزوم اتخاذ سياستي جامع و تحقيق بنياد

A critique of students’ Indigenous Selection policy: The need for a comprehensive and research based policy

سياست بومي گزيني دانشجو در سال 1369 تصويب و ابلاغ شد. از آن زمان نقدهايي بر اين طرح وارد شده است. برخي نيز عليرغم اين نقدها بر پيامدهاي مثبت اين طرح همچنان پافشاري مي كنند. اين مقاله درصدد است پيش فرض هايي زبر بنايي كه باعث تصويب اين طرح شده است را به نقد بكشاند. براي نشان دادن اشكالات اين برنامه از روش كتابخانه اي استفاده شده است. بدين منظور تمام مطالعاتي كه مستقيما يا غير مستقيم به اين سياست مرتبط بودند مورد بررسي و تحليل نقادانه قرار گرفتند. همچنين با اتكا به تئوريهاي مختلف برخي از اين نقدها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافته ها نشان مي دهد اين برنامه بدون يك كار كارشناسي دقيق و عميق انجام شده است و استدلال هاي بنيادين آن در بسياري از موارد مغلطه اي بيش نبوده و اين طرح در واقع به شكل يك مسكن عمل كرده و مسئولين را از پرداختن به راه حل هاي اساسي مسائل باز داشته و سرپوشي است بر ضعف هاي مديريتي سازمان هاي متولي در مسائل مورد اشاره در آن. با استدلال هاي نظري و تحليلي، پژوهشهاي انجام شده، تحقيقات و استدلالهاي موافقان به چالش كشيده شده و پيشنهادات و راهكارهايي را در برخي زمينه ها ارائه داده شده است. استدلال كلي آن است كه اين برنامه بايد به صورت پايلوت اجرا مي شده و بعد از مشخص شدن ايرادات، در سطح كلان اجرا مي شد..

The students’ Indigenous selection policy was approved and announced in 1990. There have been criticisms of the plan since then. Despite these criticisms, some continue to insist on the positive consequences of this plan. This article seeks to critique the rough construction assumptions that led to the approval of this policy. Methods: To show the problems of this policy, the library study method (desk study) has been used. For this purpose, all studies that were directly or indirectly related to this policy were critically reviewed and analyzed. Also, some of these critiques were analyzed based on different theories. Results: The findings show that this program was carried out without a thorough and in-depth expert work, and its fundamental arguments were in many cases nothing more than fallacies. It has open issues and covers the managerial weaknesses of the responsible organizations in the issues mentioned in it. Conclusion: With attention to theoretical and analytical arguments and the researches which have done in this subject, researches and arguments of the proponents have been challenged and suggestions and solutions have been presented in some fields. The general argument is that this program should have been run as a pilot, and after the problems were identified, and then it was implemented at the macro level.