عنوان مقاله :
تحليل جامعه شناختي نابرابري آموزشي و فرصتهاي دسترسي به آموزش عالي
عنوان به زبان ديگر :
Sociological Analysis of Educational Inequality and Access Opportunities to Higher Education
پديد آورندگان :
جلائيان بخشنده، وجيهه دانشگاه گلستان - دانشكده علوم انساني - گروه علوم اجتماعي، گرگان، ايران , غلامي كوتنائي، كورش دانشگاه گلستان - دانشكده علوم انساني - گروه علوم اجتماعي، گرگان، ايران
كليدواژه :
نابرابري آموزشي , عدالت آموزشي , آموزش عالي , سرمايه اجتماعي و سرمايه فرهنگي
چكيده فارسي :
در اين پژوهش تلاش ميشود تا ضمن تحليلي بر نقش عوامل مختلف در ايجاد و بازتوليد نابرابري آموزشي و فرصت-هاي دسترسي به آموزش عالي و شناخت از ويژگيها و فرايندهاي اثرگذار، زمينۀ بازنگري در سياستها و برنامهريزيهاي نظام آموزش فراهم شود.
روش پژوهش: اين پژوهش با توجه به هدف كاربردي و با توجه به سوالات به روش توصيفي- تحليلي انجام شده است. جهت شناسايي زمينهها و عوامل اثرگذار در ايجاد و بازتوليد نابرابري آموزشي از مطالعات كتابخانهاي و اسنادي استفاده شده و براي افزودن به غناي يافتههاي تحليلي، از دادههاي سازمان سنجش آموزش كشور و تحليل آنها با آزمونهاي آماري همچون مقايسه ميانگين و يو من ويتني استفاده شده است.
يافتهها: يافتهها نشان ميدهد بطور كلي تقاضا براي آموزش عالي در جهان رو به افزايش است، اما اين افزايش تقاضا در كشورهاي توسعهيافته تابعي از تقاضا براي نيروي كار تحصيل كرده و نشان از توسعه متوازن آموزش عالي دارد و در ايران، گسترش آموزش عالي تقاضا محور بوده و بر مبناي نيازهاي اقتصادي و اجتماعي شكل نگرفته است.
نتيجهگيري: تدوين سياستها براي رفع نابرابري بايد مبتني بر رفع موانع در اجتماع محلي باشد. اطمنيان از شمول اجتماعي همه گروهها، كاهش شكاف بين موسسات و نهادهاي آموزشي و رشتههاي تحصيلي، ارتقاي سطح كيفي همه نهادهاي آموزشي در حد قابل قبول و دسترسي يكسان براي همه به لحاظ مادي از جمله اين موارد است. در عينحال، بسيار اهميت دارد كه در اصلاح سياست هاي تدوين شده و بازتوزيع امكانات از نقش متغيرهاي فردي نيز چه در مناطق برخوردار و چه غيربرخوردار غافل نشد.
عنوان نشريه :
مطالعات اندازه گيري و ارزشيابي آموزشي