چكيده فارسي :
صبح كه از خانه بيرون مي زنيم تا راهي محل كار ش ويم، با افراد زيادي برخورد مي گيريم و روبه رو مي شويم كه هر كدامش مي تواند براي انسان خاطره انگيز باشد. از برخورد احتمالي با رفتگر زحمتكش محله گرفته تا ديدن كساني كه هر يك به دليلي سر راهمان قرار مي گيرند و ممكن است اگر قديمي محل باشيم، سلام و عليكي هم با ما داشته باشند. از وقتي س وار وسيله نقليه عمومي اعم از اتوبوس، مترو يا تاكسي مي شويم تا زماني كه آن را ترك مي گيريم، كساني را مي بينيم و حرف هايي مي ش نويم كه هر كدام آنها مي تواند خاطره اي برايمان باشد، يا خاطره اي را از زمان هاي دور برايمان زنده كند. به محل كار هم كه مي رسيم و كار را شروع مي گيريم، بستگي به نوع كاري كه داريم، همه اش مي تواند تداعي كننده مسأله يا احيانا خاطره اي باشد. حالا اگر كارمان طوري باشد كه ارتباط مستقيم با مردم داشته باشيم، به اندازه تفاوت بين انسانها و مردمي كه براي كارشان به ما مراجعه مي كنند، مي توانيم حرف براي گفتن داشته باشيم و خاطره براي بازگو كردن. با اين صغري و كبري چيدن ها مي رسيم به اين كه داروخانه از جمله مكان هايي است كه كار كردن در آن، يك دنيا حرف براي گفتن و يك سينه خاطره براي بازگو كردن دارد. بنابراين، تصميم گرفتم تا مسايل به وجود آمده در داروخانه را تحت عنوان «يادداشت هاي داروخانه» قلمي كنم. مطالبي كه در پي مي آيد، حاصل اين تلاش و نتيجه حضور در داروخانه در برخورد با بيماران و مسايل جاري داروخانه است. تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد.