استراتژي به مثابه عادت سازي عملگرا: روش نوآورانه ساخت شكني-وانموده زدايي عملگرا

Strategy As Pragmatic Habituation: An Innovative Pragmatic Deconstruction-Unsimulacra Research

در سال­هاي اخير، رويكردهاي پست­مدرن و عملگرا به نظريه­هاي مديريت استراتژيك، باعث شكل­گيري نگاهي كاملاً متفاوت، عاري از انتزاع و عملگرا به مديريت استراتژيك شده است. نظريه­هاي متعدد و پيچيده انتزاعي مديريت استراتژيك، نه تنها در عمل قابل كاربرد نمي­باشند بلكه منجر به گمراه شدن تصميم­گيرندگان سازماني مي­شوند. هر چند كه تلاش­هاي اخير در زمينه آشكارسازي ماهيت عملي و واقعي استراتژي، منجر به ارائه نظريه­هاي عملگرا و توجيه­پذيرتر شده است اما سازمان­ها از كمبود روشي گام به گام به عنوان راهنماي عملي استراتژيك­سازي، رنج مي­برند. سازمان­ها بيشتر از آنكه نيازمند نظريه باشند، نيازمند اقدام عملي در راستاي پياده­سازي استراتژي­هاي خود مي­باشند. بنابراين، هدف از انجام اين پژوهش، ارائه نظريه­اي عملگرا و تجربي براي استراتژيك­سازي سازمان به كمك مطالعه طولي يك شركت توليد و پخش مواد غذايي در طي 4.5 سال مي­باشد. اين مقاله از طريق انجام مصاحبه­هاي نيمه ساختاريافته رسمي، مصاحبه­هاي غيررسمي قوم­نگارانه، مشاهدات ميداني و مصاحبه­هاي پساكيفي، در بازه زماني 1396 تا 1400 هجري شمسي، به انجام رسيده است. يافته­هاي اين پژوهش نشان مي­دهند كه به كمك روش گام به گام عادت­سازي مبتني بر مكانيزم محرك-پاسخ و تقويت عادت­ها در راستاي جهت­گيري كلي سازمان مي­توان استراتژي­ها را پياده­سازي نمود. اين نظريه در تناقض با نگاه رايج كل­نگر مديريت استراتژيك است و به طور همزمان به سطح كلان و سطح خرد سازمان توجه دارد.

In recent years, postmodern and pragmatic approaches to strategic management theories have led to the formation of a completely different, out of abstract and pragmatic view of strategic management. Numerous and complex abstract theories of strategic management are not only inapplicable in practice but also lead to misleading organizational decision makers. Although recent efforts to uncover the practical and real nature of strategy have led to more pragmatic and justifiable theories, organizations suffer from a lack of a step-by-step approach as a practical guide to strategizing. Organizations need practical action to implement their strategies, rather than theory. Therefore, the purpose of this study is to build an empirical pragmatic theory for strategizing of the organization by means of a longitudinal study in a food production and distribution company over 4.5 years. This article has been conducted through formal semi-structured interviews, informal ethnographic interviews, field observations and post-qualitative interviews, in the period 1396 to 1400. The findings of this study show that strategies can be implemented with the help of step-by-step method of habituation based on stimulus-response mechanism and strengthening of habits in the direction of the general orientation of the organization. This theory contradicts the common view of the whole component of strategic management and simultaneously pays attention to the macro level and micro level of the organization.