شماره ركورد :
1305716
عنوان مقاله :
معنا و مبناي قاعدۀ الاتفاقي در فلسفۀ سينوي
پديد آورندگان :
فرقاني ، محمدكاظم دانشگاه امام صادق (ع) - گروه فلسفه و كلام اسلامي , لاهوتيان ، راضيه دانشگاه شهيد مطهري
از صفحه :
243
تا صفحه :
264
كليدواژه :
الاتفاقي , اتفاق , ابن‌سينا , استقرا , عليت
چكيده فارسي :
ابن سينا به‌تبع ارسطو براي حل معضل استقرا از قاعدۀ «الإتفاقي لايكون دائمياً و لا اكثرياً» بهره برده و بر اين اساس، اولين مسئلۀ مقالۀ حاضر، پرسش دربارۀ معنا و مفاد اين قاعده ازنگاه اوست. از آنجا كه واژۀ «اتفاق» به پنج معنا به‌كار مي رود، در وهلۀ نخست بايد مشخص كرد او دقيقاً كدام معنا را درنظر داشته است تا از اين طريق، مفاد اين قاعده روشن شود. درپي بررسي آثار شيخ‌الرئيس درمي يابيم مراد او اتفاق به‌معناي بخت و همچنين هرسه معناي نفي عليت (فقدان علت فاعلي، علت غايي و رابطۀ علّي) نبوده؛ بلكه اتفاق به‌معناي وجود معارض، موردنظر اوست. طبق بيان بوعلي، وقتي مي توان پديده اي را اتفاقي دانست كه نسبت‌به سبب ذاتي‌اش درنظر گرفته نشود. اتفاقي، امري است كه سبب و غايت بالعَرَض دارد و اكثري و دائمي نيست. هر امري كه نسبت‌به سبب ذاتي‌اش سنجيده شود، ازنوع دائمي و اكثري خواهد بود و بر اين اساس مي‌توان گفت ازنظر ابن‌سينا دائمي و اكثري‌بودن، ملاكي است كه نشان مي‌دهد شيء مطابق طبيعت و ذات خود عمل مي كند. در اين مقاله، اصل عليت و لوازم آن (ضرورت و سنخيت علت و معلول)، قاعدۀ «الشيء ما لم يجب لم يوجد» و قاعدۀ «القسر لايدوم» به‌عنوان مباني قاعدۀ الاتفاقي معرفي شده اند.
عنوان نشريه :
حكمت سينوي
عنوان نشريه :
حكمت سينوي
لينک به اين مدرک :
بازگشت