عنوان مقاله :
مقايسه اثربخشي درمان مبتني بر پذيرش وتعهد (ACT) و درمان متمركز بر شفقت (CFT) بر كيفيت زندگي بيماران مبتلا به ويتيليگو
پديد آورندگان :
سليمان پور ، مهدي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات , پيرخائفي ، عليرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرمسار - دانشكده پزشكي - گروه روانشناسي باليني , زهراكار ، كيانوش دانشگاه خوارزمي - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه مشاوره
كليدواژه :
كيفيت زندگي , درمان متمركز بر شفقت , درمان مبتني بر پذيرش وتعهد , ويتيليگو
چكيده فارسي :
زمينه: تحقيقات نشان ميدهد عوارض جسماني و رواني بيماريهاي آشكار پوستي نظير ويتيليگو، كيفيت زندگي بيماران را تحت تأثير قرار ميدهد. باوجودي كه در پيشينه، درمان متمركز بر شفقت به تنظيم هيجاني مثبت، كاهش احساسات منفي و سرزنش خود منجر ميشود و همچنين درمان مبتني بر پذيرش و تعهد بر ذهنآگاهي، پذيرش احساس و حفظ آرامش فرد هنگام مواجهه با واقعيت بيماري منجر ميشود، اما در زمينه تأثير اين درمانها بر كيفيت زندگي زنان مبتلا به ويتيليگو شكاف تحقيقاتي وجوددارد. هدف: پژوهشحاضر بهمنظور مقايسه تأثير مشاورهگروهي با رويكرد شفقتدرماني و درمان مبتني بر پذيرش وتعهد بر كيفيت زندگي بيماران زن مبتلا به ويتيليگو انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع شبهآزمايشي، همراه با پيشآزمون و پسآزمون و پيگيري و گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر را كليه بيماران مبتلا به ويتيليگو مراجعهكننده به بيمارستان رازي تهران در سال 1399 تشكيل دادند، كه از بين آنان 45 نفر به شيوه هدفمند پس از كنترل ملاكهاي ورود و خروج، انتخاب و بهصورت تصادفي در 3 گروه 15 نفري (دو گروه آزمايش و يك گروهگواه) جايگزين شدند. ابزار سنجش عبارت بود از پرسشنامه كيفيتزندگي سازمانجهانيبهداشت (1993) براي گروه اول درمان مبتني بر پذيرشوتعهد براساس ديدگاه هايس و همكاران (2016) و براي گروه دوم درمان متمركز بر شفقت گيلبرت (2009، 2014) در 8 جلسه 120 دقيقه اي اجرا شد و براي گروه گواه هيچ درماني ارائه نشد. به منظور بررسي فرضيههاي پژوهش از روشهاي آمارتوصيفي و تحليل واريانس آميخته با استفاده از نرمافزار spss20 استفاده شد. يافته ها: نشان داد هر سه گروه در مرحله پيشآزمون تفاوت معناداري با هم نداشتند جز اينكه سلامت جسماني گروه گواه از گروه شفقت بيشتر بود. همچنين تفاوت گروه درمان مبتنيبر پذيرشوتعهد و گروه درمان متمركز بر شفقت با گروه گواه در كيفيتزندگي و تمامي مؤلفههايش در مراحل پس آزمون و پيگيري معنادار بود (0/01 p) به جز يك مورد كه در مؤلفه محيط زندگي كه تفاوت گروه شفقت در مقايسه با گروه گواه در پسآزمون معنادار نبود. در سلامت جسماني و روابط اجتماعي تفاوت دو گروهآزمايشي پذيرش وتعهد و شفقت در مراحل پسآزمون و پيگيري معنادار نبود (0/01 p). در سلامترواني، محيط زندگي و كيفيتكلي زندگي نيز در مراحل پسآزمون و پيگيري تفاوت معنادار دو گروه آزمايشي نشانداد درمان مبتني بر پذيرش وتعهد تأثير بيشتري دارد. به جز كيفيتزندگي كلي كه در پسآزمون ميان دو گروه آزمايشي تفاوت معنادار وجود نداشت. نتيجهگيري: با توجه به نتايج بهدستآمده اين نتيجه حاصل مي گردد كه درمان مبتني بر پذيرش و تعهد از طريق پذيرش احساسات و جلوگيري از اجتناب تجربهاي و شكل دهي به عملمتعهدانه و عادات سالم و همچنين درمان متمركز بر شفقت از طريق تغيير تفاسير ذهني توأم با سرزنش و انتقاد و افزايش رفتار مبتني بر مهرباني با خود و ديگران به بهبود كيفيت زندگي بيماران كمك كرده اند.
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي