عنوان مقاله :
محلۀ دولتآباد: خانهاي براي بودن در جهان
پديد آورندگان :
محمدي ، پروين دانشگاه رازي - دانشكده علوم اجتماعي , اميري ، نادر دانشگاه رازي - دانشكده علوم اجتماعي , قلي پور ، سياوش دانشگاه رازي - دانشكده علوم اجتماعي
كليدواژه :
دولتآباد , روايت , زيستپذيري , سكنيگزيدن
چكيده فارسي :
تلقي ساكنان يك محله از زندگيشان در آنجا ممكن است حكايت از «بيقراري» و تنش و يا «قرار» و آرامش آنان داشته باشد. نقطه عزيمت مطالعه حاضر، تجربه زيسته يكي از نگارندگان و مشاهده اكتشافي دو نگارنده ديگر در محله دولتآباد شهر كرمانشاه است. چنين استنباط شده بود كه احساس عمومي ساكنان محله يادشده از سكونت در آنجا، قرين «قرار» و حس تعلق بدانجاست. مقاله حاضر بهدنبال آن است كه عوامل ايجاد چنين حسي در ساكنان دولتآباد را واكاوي كند. در ضمن اين واكاوي، درستي گزاره كمابيش شهودي گفتهشده نيز محك خورده است اما ثقل كار، يافتن عناصري بوده است كه زندگي در دولتآباد را براي ساكنانش كمابيش مقبول كرده است. بناي نظري اين مطالعه نگاهي روايتشناسانه، و بهطور مشخص مفهوم خرد روايت بژه، بوده و از مسير فنون مصاحبه، مشاهده و البته دادههايي مبتني بر تجربه زيسته، دو عنصر مهم در ساحت زندگي ساكنان محله برجسته شدند و اين دو معناي مقبوليت محله براي ساكنانش را هويدا ساختند: مسجد و بازارچه محلي، نمادهايي از دين و دنيا. اما آنچه اين دو كالبد را به عناصر مهم ايجاد حس تعلق و مقبوليت محله در نزد ساكنانش بدل كرده است، چگونگي درهمتنيدگي آنها با زندگي روزمره و البته جايگرفتن ابعادي از اين نمادها در حافظه جمعي است. مقاله حاضر شرحي از توصيف و تحليل اين واقعيتها است.
عنوان نشريه :
تحقيقات فرهنگي ايران
عنوان نشريه :
تحقيقات فرهنگي ايران