بررسي رابطه سبك‌هاي دلبستگي والدين، سلامت روان و سبك‌هاي فرزندپروري با مشكلات رفتاري كودكان پيش دبستاني با ميانجي‌گري دلبستگي كودكان:تبيين معادله ساختاري

پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه بين سبك‌هاي دلبستگي، سلامت روان والدين و فرزندپروري با مشكلات رفتاري كودكان با واسطه‌گري دلبستگي كودكان پيش‌دبستان انجام شد. روش پژوهش: اين پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري آن، كليه والدين كودكان 6 ساله مراكز پيش‌دبستاني شهر تهران بود. نمونه آماري شامل 237 نفر از والدين كودكان 6 ساله مراكز پيش‌دبستاني شهر تهران بود كه به روش نمونه‌برداري خوشه‌اي چند مرحله‌اي انجام شد. به ‌منظور جمع‌آوري اطلاعات از پرسشنامه‌هاي سبك‌هاي دلبستگي بزرگسال هزن وشيور(1990و 1987)، سبك‌هاي فرزندپروري بامريند(1973)، سلامت عمومي گلدبرگ وهيلر(1979)، مشكلات رفتاري مهدكودك و پيش دبستان(1994) دلبستگي ميانه كودكي هالپرن وكاپنبرگ(2006) استفاده شد.تجزيه وتحليل داده ها توسط نرم افزارspss 23 و Lisrel انجام شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد هر سه متغير دلبستگي والدين، سبك فرزندپروري و سلامت رواني به صورت غيرمستقيم و با ميانجي‌گري دلبستگي كودك مي‌تواند مشكلات رفتاري را پيش‌بيني كند. همچنين تحليل مسير نشان داد كه ضرايب استاندارد شده‌ي دلبستگي والدين و سلامت رواني و سبك فرزندپروري، بر روي دلبستگي كودك معنادار و منفي است. دلبستگي والدين، سلامت روان و سبك فرزندپروري با مشكلات رفتاري كودكان مرتبط مي‌باشد. بحث و نتيجه گيري: سبك‌هاي دلبستگي توانسته است نقش ميانجي‌گري در رابطه معني‌دار سبك‌هاي فرزندپروري و سلامت روان والدين با مشكلات رفتاري كودكان مي‌باشد. بنابراين اجراي برنامه‌هاي آموزشي مناسب براي بهبود سبك‌هاي دلبستگي كودك و والد، ارتقا سلامت روان والدين وسبك‌هاي فرزندپروري مناسب مي¬تواند بركاهش مشكلات رفتاري كودكان موثر باشد.