كليدواژه :
ادغام اجتماعي , نهادهاي حمايتي , خيريه , فقر , گروههاي محروم و آسيبپذير , توانمندسازي , كارآفريني اجتماعي
چكيده فارسي :
هدف اين پژوهش واكاوي علل تغيير رويكرد سازمانهاي متولي فقر از رويكرد حمايتي به رويكرد اشتغال محور، شناسايي روشها، بررسي راهبردها و پيامدهاي آن در نهادهاي متولي كاهش فقر بود. اين مطالعه با روش كيفي و بر اساس رهيافت گراندد تئوري انجام شد. به شيوه نمونهگيري نظري با 20 مدير بخش اشتغال نهادهاي حمايتي، سازمانهاي عمومي و خيريههاي كارآفرين شهر مشهد در سال 1397 مصاحبه نيمه ساختاريافته انجام شد. متن مصاحبهها با رويكرد اشتراوس و كوربين و به كمك نرمافزار MAXqda تحليل شد. مقوله كانوني اين پژوهش «ادغام اجتماعي از طريق كار» است. با تغيير چهره فقر از مطلق به نسبي در جامعه ايران، داراييهاي فردي و اجتماعي فقرا در كل افزايش پيدا كرد. متناسب با اين روند، تقاضاي مردم و نخبگان براي اثربخشي و كارآمدي نهادهاي متولي فقر بيشتر شد. در چنين شرايطي برخي از نهادهاي متولي با استفاده از شبكههاي اجتماعي، به ادغام اجتماعي از طريق كار رو آوردند. راهبرد اصلي پيادهسازي رويكرد جديد، تبعيت از ساختار سازماني، ديدن توانمنديهاي كاركنان و مددجويان، ارتباطات و شبكهسازي بخصوص با بخشهاي دولتي، و افزايش توانمندي خدماتگيرندگان جهت بهرهبرداري از فرصتهاي اشتغال در بازار كار است. ادغام اجتماعي از طريق كار موجب افزايش اعتماد خدمت گيرنده به سازمان، افزايش احساس خودكارآمدي، پايداري مالي و ارتقاء شهرت سازماني و كاهش آسيبهاي اجتماعي ناشي از فقر ميشود.