تاثير تفكر انتقادي وجودي، توليد معناي شخصي، آگاهي متعالي و بسط خودآگاهي حسابرسان بر تكوين نظريه سرمايه فكري در حرفه حسابرسي

پژوهش حاضر با هدف مطالعه، تحليل و مدل‌يابي نقش مولفه‌هاي روان‌شناسانه تفكر انتقادي وجودي، توليد معناي شخصي، آگاهي متعالي و بسط خودآگاهي بر سرمايه فكري انجام گرفته است. مولفه‌هاي روان‌شناسانه تفكر انتقادي وجودي، توليد معناي شخصي، آگاهي متعالي و بسط خودآگاهي، ممكن است، از طريق تعامل با ساير متغيرها، بر سرمايه فكري حسابرسان تاثير داشته باشد. اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر شيوه گردآوري داده‌ها، توصيفي پيمايشي است. جامعه آماري پژوهش شامل تمامي حسابرسانِ شاغل در موسسات حسابرسي و سازمان حسابرسي در كشور ايران طي سال 1400 هجري شمسي است كه براساس فرمول كوكران تعداد 319 نفر به عنوان نمونه و به روش تصادفي انتخاب شدند. براي گردآوري داده‌ها از پرسش‌نامه استاندارد داراي طيف ليكرت 5 سطحي استفاده شد. تجزيه و تحليل داده‌هايِ جمع‌آوري شده و نيز آزمونِ فرضيه‌ها، در قالبِ تحليلِ توصيفي و آمار استنباطي با استفاده از دو نرم‌‌افزار SPSS26 و SmartPLS3 با به‌‌‌كارگيري نسل جديد مدل‌يابي معادلات ساختاري (SEM) به روش حداقل مربعات جزئي (PLS) صورت گرفت. نتايج حاصل نشان داد مولفه‌هاي روان‌شناسانه تفكر انتقادي وجودي، توليد معناي شخصي، آگاهي متعالي و بسط خودآگاهي تاثير مثبت و معناداري بر سرمايه فكري دارند. نتايج اين پژوهش نقطه عطفي بديع براي توجه روزافزون و توسعه هر چه بيشتر آموزش مهارت‌هاي اكتسابي مرتبط با مولفه‌هاي روان‌شناسانه تفكر انتقادي وجودي، توليد معناي شخصي، آگاهي متعالي و بسط خودآگاهي در بين حسابرسان است كه مي‌تواند منجر به افزايش سرمايه فكري در حرفه حسابرسي گردد.