كليدواژه :
نهاد بهرهكش , چرخه رذيلت , نهادگرايي جديد , نهاد حاميپروري , نهادگرايي تاريخي , اعتماد اجتماعي , سرمايه اجتماعي , دام اجتماعي
چكيده فارسي :
يكي از مشكلات بنيادين پيشروي سياستگذاريهاي نهادي در كشورهاي در حال توسعه وجود نهادهاي بهرهكش همچون رانت ناكارامد، فرهنگ خويشاوندگزيني و عدم شفافيت فرآيندهاي اجرايي است. پژوهش با تمركز بر مفهوم نهاد حاميپروري در چارچوب نهادگرايي جديد، دنبال آشكار كردن شاخصها و پيامدهاي اين نهاد در نظام پهلوي دوم است. وضع مفهوم نهاد حاميپروري و در نظر گرفتن سياستهاي حاميپرورانه در قالب رويكرد نهادگرايي جديد، از نوآوريهاي اين پژوهش است. نهاد حاميپروري بعنوان نهادي بهرهكش فرض شده است كه منجر به تكوين چرخه رذيلت ميشود. اساس فرضيه اصلي و در واقع هدف پژوهش، تحليل نهاد حاميپروري بعنوان يكي از علل اصلي اعتمادزدايي از حاكميت و كاهش سرمايه اجتماعي پهلوي دوم و در نهايت سقوط آن ميباشد. به سخني ديگر بياعتمادي اجتماعي بعنوان پيامد نهاد حاميپروري موجب فراافتادن پهلوي دوم در نوعي دام اجتماعي شد كه فرجام آن سقوط نظام سياسي بود. دام اجتماعي در اينجا به معني گزينش رويههاي سودجويانه از سوي بازيگران اجتماعي و نظام سياسي است كه شايد به ظاهر و در ابتدا سودآور به نظر بيايد اما در نهايت به آسيب و ضرر اجتماعي مختوم ميگردد.