شناسايي چالش‌هاي نوآوري باز در شركت‌هاي كوچك ‌و متوسط بر اساس مراحل طرح‌هاي نوآوري

امروزه شركت‌هاي كوچك‌و متوسط به ‌عنوان يكي از حوزه‌هايي كه توانايي بالايي در توسعه ملي و منطقه‌اي دارد شناخته مي‌شوند و به بهبود فناوري محلي و توسعه كارآفرينان بومي كمك مي‌كنند. نوآوري باز به‌طور گسترده‌اي به ‌عنوان موضوعي كليدي در عرصه كسب‌وكار و محيط دانشگاهي تبديل ‌شده است. ضرورت به ‌كارگيري نوآوري باز براي افزايش توان رقابتي شركت‌ها در بازارهاي داخلي و خارجي احساس مي‌شود. شركت‌هاي كوچك و متوسط نيز به‌ عنوان يكي از بخش‌هاي مذكور، بايستي توانايي پاسخ نسبت به اين تغييرات روز افزون را در خود ايجاد كنند. هدف اين پژوهش شناسايي چالش‌هاي نوآوري باز در شركت‌هاي كوچك و متوسط مي‌باشد. اين پژوهش از نظر نوع به‌صورت كيفي(مطالعه موردي چندگانه)، ازنظر هدف، كاربردي و از نظر روش شناسي به ‌صورت توصيفي تحليلي مي‌باشد. از اين رو، با 21 نفر از نيروي انساني 7 شركت كوچك و متوسط مصاحبه‌هاي نيمه ساختار يافته‌اي انجام ‌شده است. نتايج نشان داد كه عدم برنامه‌ريزي در مورد شركاي پروژه، راهبرد نوآوري نامناسب، شركاي ناشناخته، ناسازگاري اهداف، نبود اعتماد اجتماعي، فشار زماني، نبود منابع مالي، سيستم‌هاي اطلاعاتي و كنترلي نامناسب، تعريف مجدد اهداف، ناديده‌گيري تلاش شركا، بروكراسي و بارهاي اداري، نبود سياست‌هاي نامناسب در راستاي پذيرش نوآوري پيشرفته و عدم موفقيت در دستيابي به اهداف مدنظر، به‌ عنوان چالش‌هاي كليدي شركت‌هاي كوچك و متوسط در پذيرش نوآوري باز مي‌باشد.