عنوان مقاله :
ساختار اقتدارگرا و گسست در پارادايم ملت سازي (ايران عصر محمدرضا شاه: 1357-1320)
پديد آورندگان :
لطفي ، كامران - - , اخوان كاظمي ، مسعود دانشگاه رازي , صادقي ، شمس الدين دانشگاه رازي
كليدواژه :
فرايند ملتسازي , محمدرضا شاه , نظام اقتدارگرا , ايدئولوژي باستاني , گردش نخبگان
چكيده فارسي :
هدف: محمدرضاشاه به تبعيت از حكومت پدرش، تلاش نمود تا از طريق لايه هاي سياسي و با تمسك به عظمت و شكوه گذشته ايران، فرآيند ناتمام ملت سازي را دنبال كند؛ اما او در حقيقت ملي گرايي را به ايدئولوژي رسمي دولتي براي جلب نظر مردم و بازنمايي ايده شاهي ايران باستان بدل نمود و بدين ترتيب نتوانست اين فرايند را به سرانجام برساند. با اين توصيف، هدف اين پژوهش طرح پرسش اساسي تحت اين عنوان است كه چرا سياست هاي ملت سازي، در ايران عصر محمد رضاشاه ناقص و ناتمام ماند؟ در پاسخ، اين فرضيه مطرح مي شود كه: شكل گيري ساختار اقتدارگرا و آمرانه سياسي، سبب گسست در پارادايم ملت سازي شده و روند نُضج آن را به انحراف كشانيد. روششناسي پژوهش: روش اين تحقيق، توصيفي است و با بهره گيري از ابزار گردآوري داده ها مبتني بر داده هاي كتابخانه اي و اسنادي، انجام شده است؛ رويكرد نظري جهت تبيين مسأله تحقيق نيز، نظريه ملتسازي كارل دويچ مي باشد. يافتهها: يافته هاي پژوهش نشان ميدهند كه حكومت پهلوي دوم در زمينه ملت سازي بي توجهي به جوانب سياسي و اجتماعي رويكردهاي ملت سازي، اموري نظير تقويت زبان بيگانه به جاي زبان رسمي كشور، انسداد در كانال هاي ارتباطي در سطوح مختلف جامعه، مخالفت با ايجاد عرصه عمومي و تقويت جامعه مدني، مخالفت با تكثرگرايي قوميتي، كه مستظهر به يك نظام اقتدارگرا بود، را بهعنوان رويه اصلي خود قرار داده بود. نتيجهگيري: تأمل در شاخص هاي ملت سازي در برهه زماني حكومت پهلوي دوم، بيانگر آن است كه اين امر با بن بست و چالش هاي فراواني مواجهه شده و شاه در انجام رسالت تاريخي خود ناكام شده است.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انقلاب اسلامي - دانشگاه بوعلي سينا
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انقلاب اسلامي - دانشگاه بوعلي سينا