كليدواژه :
فرشتگان مؤنث , دختران الله , الهگان عربي , سوره نجم , اجرام كيهاني , ستاره زهره , جرالد هاوتينگ
چكيده فارسي :
انگاره فرشتگان مؤنث در قرآن محققان مدرن را با دشواريهاي بسياري مواجه ساخته است. يادكرد اين باور در يك سوره مكي متقدم (سوره نجم) و در مقام مكالمه با مشركان زماني توجيهپذير است كه مشركان از پيش با اين پديده آشنايي داشته باشند. اين در حالي است كه شواهدي براي اين مؤنث بودن، نه تنها در باورهاي پيشااسلامي قوم عرب يافت نميشود بلكه در متون يهودي و مسيحي نيز قابل مشاهده نيست. اين امر، هم تلقي فرشتگان به مثابه دختران الله را با ابهاماتي مواجه ميسازد و هم دشواريهايي را در ارتباطشان با الهگان كه در سوره نجم اشاره شده، بهوجود مي آورد. سؤال اصلي در پژوهش حاضر آن است كه خاستگاه اين انگاره كجاست؟ چطور مشركان گروهي از ملائكه را مؤنث تلقي ميكردند و سپس با چه توجيهي ايشان را دختران الله ميپنداشتند؟ وجه ارتباطي اين فرشتگان مؤنث با الهگان لات، عزي و منات كه در سوره نجم اشاره شده است، چيست؟ يكي از ديدگاههاي موجود در اين زمينه، كه جرقههاي آن نيز به جرالد هاوتينگ باز ميگردد، آن است كه انگاره فرشتگان مؤنث تنها ميتواند براساس يك مدل تركيبي، نه انطباق تكمؤلفهاي، منطقي باشد، آنهم در رابطه با گروهي از يهوديان بينالنهريني كه ستارهها و ديگر اجرام كيهاني را به مثابه فرشته ميديدند. مطابق اين نگاه اگر سه نام مذكور در قرآن (يعني لات، عزي و منات)، براي ارجاع به اجرام كيهاني بهكار برده شوند، و اگر مشركان اجرام كيهاني را با فرشتگان مرتبط بدانند، مشكل نزاع قرآن با مشركان قابل فهم بهنظر ميرسد.