عنوان مقاله :
تخمين موقعيت گسلها بر اساس پراكندگي درزهها با استفاده از ضريب ثابت فيشر (K)
پديد آورندگان :
دبيري ، فهيمه دانشگاه يزد - دانشكده مهندسي معدن و متالورژي , ياراحمدي بافقي ، عليرضا دانشگاه يزد - دانشكده مهندسي معدن و متالورژي
كليدواژه :
گسل , سيستم درزه , ساختارهاي تكتونيكي , ضريب ثابت فيشر (K) , معدنهاي بافق
چكيده فارسي :
در مدلسازي هندسي ناپيوستگيهاي توده سنگ، سعي بر اين است كه ساختارهاي اصلي زمينشناسي همچون گسلها، شناخته شده تا بهتبع آن بتوان مناطق همگن آماري با ويژگيهاي تقريباً يكسان درزهداري را مشخص كرد. گسلها و بعضي ديگر از ساختارهاي اصلي زمينشناسي غالباً بهصورت مرزهاي طبيعي يك بلوك تكتونيكي عمل ميكنند و بسته به مقياس ميتوانند مناطقي با ويژگيهاي درزهداري مختلف را در كنار يكديگر قرار دهند؛ بنابراين سيستم درزهها بهعنوان مجموعههاي محدود به ساختارهاي بزرگ تكتونيكي (گسلها، چينخوردگيها و ...)، بهترين شاخص تفكيك مناطق همگن است. پارامترهاي هندسي متعددي از قبيل شيب، جهت شيب، فاصلهداري و گسترش درزهها براي تشخيص گسلها مؤثرند. ضريب ثابت تابع توزيع فيشر (K) بهعنوان ضريبي كه شيب و جهت شيب ناپيوستگيها را نمايندگي ميكند، نشان دهنده چگونگي توزيع و ميزان پراكندگي درزهها است و بهعنوان پارامتر شاخص در خصوص رفتارشناسي هندسي ناپيوستگيها محسوب ميشود. بر اساس شواهد، جهتداري سيستم درزهها در نزديكي ساختارهاي تكتونيكي بههمريخته و با فاصله گرفتن از آنها منظم ميشود. اين موضوع بهعنوان فرضيه اين تحقيق در نظر گرفته شد و ضريب فيشر بهعنوان اصليترين عامل تشخيص و تفكيك سيستم درزهها مورداستفاده قرار گرفت. بهمنظور صحت سنجي فرضيه مطرحشده، با استفاده از دادههاي هندسي ناپيوستگيها، برداشتشده از چهار معدن سه چاهون، چغارت، فسفات اسفوردي و ميدوك، توزيع ضريب K در اين معدنها به دست آمد و خطوط هم ضريب فيشر رسم شدند. بدين ترتيب مناطق با تمركز بالاي ضريب K در هر معدن بهعنوان مركز سيستم درزهها تعيين شد. با مقايسه بلوكهاي تكتونيكي محصورشده بين گسلهاي هر معدن و انطباق نسبي آن با مناطق تفكيكشده به روش پيشنهادي، كارايي اين روش جهت تشخيص سيستم درزهها و تخمين موقعيت ساختارهاي بزرگ تكتونيكي بهخوبي امكانپذير شد.
عنوان نشريه :
روش هاي تحليلي و عددي در مهندسي معدن
عنوان نشريه :
روش هاي تحليلي و عددي در مهندسي معدن