تحليل مؤلفه هاي پسامدرن در رمان قهوۀ سرد آقاي نويسنده

تجزيۀ هر پديده به عناصر سازندۀ آن از نظر علمي با‌ ‌اهمّيّت است. «شخصيّت»‌ از مهمترين عناصر سازندۀ روايت‌ و چگونگي تفسير شخصيّت‌هاي داستان از اجزاءِ اصلي تفسير متن است. اين پژوهش در پي واكاوي و تحليل مؤلفه‌هاي پُست‌مدرنيستي در شخصيّت‌هاي رمان رواني-نامه‌اي «قهوۀ سرد آقاي نويسنده» اثر «روزبه معين» است. روش پژوهش، تحليلي-‌ توصيفي و شيوۀ گِرد‍آوري داده‌ها مطالعاتِ كتابخانه‌اي است. مباني نظري و يافته‌هاي اين پژوهش به اين شرح است: پست‌مدرنيسم، جهش خلاقانه‌اي بود كه با نقد مدرنيسم بر مداومت آن استمرار داشتند. درون‌مايۀ مرگ، عشق و روان‌رنجوري از موضوعات مهم در ادبيّات جهان است كه روايت پست‌مدرنيستي به آن مي‌پردازد. قهوۀ سرد آقاي نويسنده، روايتي است كه با الگوها و ويژگي‌هاي ادبيّات داستاني پسامدرنيستي در پيچ و تاب‌هاي روايي خود دنياي شخصيّت‌هاي روان‌رنجور را به‌تصوير مي‌كشد و از هر گوشۀ آن صداي متني را مي‌شنويم و در بطن هر ماجرائي شخصيّتي تاريخي، سياسي، هنري و... به‌چشم مي‌خورد كه نويسنده، احساس، مقصود و سخنان خود را با چنين تمهيداتي در متن داستان جاي مي‌دهد. در اين رمان نوعي قرينه‌سازي شخصيّت در سير روايت مدرن؛ با شخصيّت‌هاي مشهور و نسبت‌دادن كنش و خويشكاري مشابه شخصيّت‌هاي داستاني وجود دارد كه يادآور آن شخصيّت‌ها و احياگر كنش‌هاي بزرگ و هيجاني آنان است. روزبه معين، با استفاده از كنش شخصيّت‌ها و شگردهاي داستان‌نويسي مدرن مانند قهرمان‌زدايي، بينامتنيت، داستان در داستان، تغيير راوي و زاويۀ ديد، عدم قطعيّت، چرخۀ بي‌پايان، معناباختگي و... رمان خود را به روايت‌هاي پسامدرن نزديك مي‌كند. شخصيّت‌هاي اصلي، نوعي و نمونه پروتوتيپ افرادي هستند، كه روان‌گسيختگي و نابهنجاري‌هاي جهان پست‌مدرنيسم و ابزورديسم، مانند شيفته‌گونگي، شك‌انديشي، معناباختگي،‌ انكار حقيقت و واقعيّت و علائم روحي- رفتاري، توهم‎ها و هذيان‌هاي شخصيّت‌هاي ضد اجتماعي؛ پروبلماتيك، سوسيوپات، اسكيزوئيد، پارانوئيد را ترسيم مي‌كنند. مشابهت‌هاي كنشي و رفتاري شخصيّت‌ها متأثر از سايه يا جنبه‌هاي پنهان و تاريك وجود آنان و ترسيمي از آشفتگي ذهن انسان معاصر و جهان اطراف آنان است.