شماره ركورد :
1308409
عنوان مقاله :
بررسي و تحليل سوره‌ هاي فاتحه و بقره براساس نظريه بهينگي پرينس و إسمولنسكي (با محوريت كتاب معاني القرآن فراء)
پديد آورندگان :
مختاري ، قاسم دانشگاه اراك - گروه زبان و ادبيات عربي , محمدي ، مهدي دانشگاه اراك , جرفي ، محمد دانشگاه اراك - گروه زبان و ادبيات عربي , سجادي ، ابوالفضل دانشگاه اراك - گروه زبان و ادبيات عربي
از صفحه :
137
تا صفحه :
162
كليدواژه :
بهينگي , محدوديت هايِ پايايي و نشان دار , معاني القرآن , فراء , پرينس وإسمولنسكي
چكيده فارسي :
نظريه بهينگي يك روي‌كرد محدوديت بنياد در حوزه زبان شناختي جديد مي‌باشد كه در سال (1993م) توسط آلن پرينس و پاول إسمولنسكي مطرح شد. براساس اين نظريه صورت هاي زباني، ناشي از تعامل ميان محدوديت هاي متقابل و متضاد مي باشند و محدوديت ها، معيار تمايز ميان برون دادهاي برخاسته از درون داد اصلي قرار مي گيرند. در اين پژوهش با شيوه توصيفي– تحليلي، انطباق معيارهاي نظريه بهينگي در مسائل اسنادي برخي از آيات سوره هاي الفاتحه و البقره   با محوريت كتاب معاني القرآن فراء مورد تحليل قرارمي‌گيرد. هدف محوري اين پژوهش، انطباق معيار هاي انگاره بهينگي بر شواهدآيات قرآن كريم مي‌باشد. نتايج تحقيق حاكي از آن است كه قرآئت هاي قرآني به‌عنوان متوني مستند و مرجع در سطح إستعمال و أداء لغوي، داراي بهينگي مي باشند؛ ولي در انطباق با معيارهاي رايج نحوي، سطح بهينگي متفاوتي دارند. در بررسي شواهد اين دو سوره مشخص مي‌شود كه محدوديت هايِ پايايي مراعات و محدوديتِ نشان‌دارِ تخطي پذيرِ  مُهلِك (*!) به‌ندرت اتفاق مي افتد و بيش‌ترين نقضِ محدوديت ها در مجال محدوديت‌هايِ نشان‌دارِ تخطي پذيرِ غيرمُهلك (*) واقع مي شود و برون دادهاي بهينه از منظر فراء، برون دادهايي مي‌باشند كه قرآئت مرفوع شاهد آيه را توجيه مي‌كنند كه اين مساله متاثّر از تمايل فراء به اعراب مرفوع و نيز روي‌كرد او به عامليّت مبتدا در رفع مي‌باشد؛ در نتيجه در تركيب‌هاي اسنادي، بيش‌تر به تقدير، حذف وتأويل خبراهتمام دارد. محدوديتِ نشان‌دارِ غير مُهلِك الحذف والتقدير داراي بيش‌ترين نقض درتحليل شواهد آيات مي باشد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادبي قرآني
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادبي قرآني
لينک به اين مدرک :
بازگشت